(پارت۶۹)
یک دو...سه!
بعد هم زمان پریدن توی استخر توپ!
که البته توپی باقی نموند و تقریبا همشون بیرون ریختن.
جونگ کوک:دوباره!!خیلی باحال بود!!!
ا/ت:آره!!دوباره دوباره یه بار فایده نداره!!!
جونگ کوک:یک دو...س...
ا/ت:نه!!اول باید توپارو بریزیم توی استخر وگرنه این دفعه سرمون میشکنه!
جونگ کوک:او..اره خوب شد گفتی.
اگه میدونستم انقدر خوش میگذره توی بچگیم بیشتر اینجور جاها وقت میگذروندم.
جونگ کوک:بریم!!!یک دو...سه!!
ولی ایندفعه طبق برنامه پیش نرفت و ا/ت یکم اون طرف تر از استخر توپ فرود اومد!
ا/ت:آخ!!!!گردنم!!کمرم!!دستم!!پام!!سرم!!صورتم!!
جونگ کوک:یس!!!این دفعه هم...
چرا رفتی اونجا؟؟
ا/ت:ای..نمیدونم چیشد از مسیر خارج شدم...یبار دیگه!!!
جونگ کوک:باش...
که متوجه نگاه های معنادار مسئول شدن و تصمیم گرفتن هر چه زودتر رفع زحمت کنن.
جونگ کوک:حیف شد تازه داشت خوش میگذشت.
ا/ت:آره..خیلی خوب بود..خیلی.
جونگ کوک:فکنم به اندازه کافی وقت گذرونده باشیم دیگه باید بریم برای ملاقات.
وارد بیمارستان شدن و چند طبقه بالا رفتن...
جونگ کوک به پرستار:امکان ملاقات هست؟
پرستار:میشه مشخصات بیمار رو بدین لطفا؟
جونگ کوک اطلاعات شوگا رو داد و پرستار اجازه ی ملاقات داد.
ا/ت هم رفت مشخصات شوگا رو تحویل داد و رفتن برای ملاقات...
جونگ کوک در زد و وارد شد...
بعد هم زمان پریدن توی استخر توپ!
که البته توپی باقی نموند و تقریبا همشون بیرون ریختن.
جونگ کوک:دوباره!!خیلی باحال بود!!!
ا/ت:آره!!دوباره دوباره یه بار فایده نداره!!!
جونگ کوک:یک دو...س...
ا/ت:نه!!اول باید توپارو بریزیم توی استخر وگرنه این دفعه سرمون میشکنه!
جونگ کوک:او..اره خوب شد گفتی.
اگه میدونستم انقدر خوش میگذره توی بچگیم بیشتر اینجور جاها وقت میگذروندم.
جونگ کوک:بریم!!!یک دو...سه!!
ولی ایندفعه طبق برنامه پیش نرفت و ا/ت یکم اون طرف تر از استخر توپ فرود اومد!
ا/ت:آخ!!!!گردنم!!کمرم!!دستم!!پام!!سرم!!صورتم!!
جونگ کوک:یس!!!این دفعه هم...
چرا رفتی اونجا؟؟
ا/ت:ای..نمیدونم چیشد از مسیر خارج شدم...یبار دیگه!!!
جونگ کوک:باش...
که متوجه نگاه های معنادار مسئول شدن و تصمیم گرفتن هر چه زودتر رفع زحمت کنن.
جونگ کوک:حیف شد تازه داشت خوش میگذشت.
ا/ت:آره..خیلی خوب بود..خیلی.
جونگ کوک:فکنم به اندازه کافی وقت گذرونده باشیم دیگه باید بریم برای ملاقات.
وارد بیمارستان شدن و چند طبقه بالا رفتن...
جونگ کوک به پرستار:امکان ملاقات هست؟
پرستار:میشه مشخصات بیمار رو بدین لطفا؟
جونگ کوک اطلاعات شوگا رو داد و پرستار اجازه ی ملاقات داد.
ا/ت هم رفت مشخصات شوگا رو تحویل داد و رفتن برای ملاقات...
جونگ کوک در زد و وارد شد...
۴.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.