تایپ کردم برایت ..
تایپ کردم برایت ..
میخواستم بگویم برگرد ..
میخواستم بگویم تنهایی بد دردیست ...
وقتی که با تو بودن را تجربه کرده ام ..
انگار از بهشت بیرونت کنند ..
میخواستم بگویم رفتنت مثلِ آتشی بود ...
که به تمامِ وجودم زدی ..
میخواستم بگویم کآش میماندی ..
میخواستم بگویم دلگیرم ..
از تو ، از رفتنت ..
از نماندنت ..
میخواستم بگویم ..
لعنتی ..
چقدر برایت مهم نبودم ..
میخواستم بگویم برگرد ..
تو را به جانِ هر که دوستش داری ..
اما ..
هیچ نگفتم ..
به آدمِ رفتنی نباید التماس کرد ...
وقتی خودت هم میدانی که ...
گوش هایش کر است ..
به آدمِ رفتنی نباید چیزی گفت...
وقتی دارد با پای خودش میرود ..
به آدمِ رفتنی نباید چیزی گفت...
وقتی میدانی حرفت برایش ارزشی ندارد ..
به آدمی که میرود فقط باید نگاه کرد ..
و با بی رحمی قلبِ خود را خفه کرد ...
همین ...
میخواستم بگویم برگرد ..
میخواستم بگویم تنهایی بد دردیست ...
وقتی که با تو بودن را تجربه کرده ام ..
انگار از بهشت بیرونت کنند ..
میخواستم بگویم رفتنت مثلِ آتشی بود ...
که به تمامِ وجودم زدی ..
میخواستم بگویم کآش میماندی ..
میخواستم بگویم دلگیرم ..
از تو ، از رفتنت ..
از نماندنت ..
میخواستم بگویم ..
لعنتی ..
چقدر برایت مهم نبودم ..
میخواستم بگویم برگرد ..
تو را به جانِ هر که دوستش داری ..
اما ..
هیچ نگفتم ..
به آدمِ رفتنی نباید التماس کرد ...
وقتی خودت هم میدانی که ...
گوش هایش کر است ..
به آدمِ رفتنی نباید چیزی گفت...
وقتی دارد با پای خودش میرود ..
به آدمِ رفتنی نباید چیزی گفت...
وقتی میدانی حرفت برایش ارزشی ندارد ..
به آدمی که میرود فقط باید نگاه کرد ..
و با بی رحمی قلبِ خود را خفه کرد ...
همین ...
۶۱۶
۰۷ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.