پریماه:
پریماه:
آدمیزاد، نہ ناگہان،
بلکہ ذره ذره یڪ چیزهایے را
مےاندازد دور !
چیزهایے را کہ زندگے کرده بود،
عشق ورزیده بود،
بہ راحتے کہ نہ،
با تکہ اے از خودش مےاندازد دور!
دیگر " او " را " تو " خطاب نمےکند،
موهایش را کوتاه نمےکند،
شب ها شعر و موسیقے گوش نمےکند،
روزها دل از آواز خواندن مےکشد!
آدمیزاد،
ذره ذره لابہ لاے زندگانے مےمیرد و همہ گمان مےکنند ناگہان مُرده است!
آدمیزاد، نہ ناگہان،
بلکہ ذره ذره یڪ چیزهایے را
مےاندازد دور !
چیزهایے را کہ زندگے کرده بود،
عشق ورزیده بود،
بہ راحتے کہ نہ،
با تکہ اے از خودش مےاندازد دور!
دیگر " او " را " تو " خطاب نمےکند،
موهایش را کوتاه نمےکند،
شب ها شعر و موسیقے گوش نمےکند،
روزها دل از آواز خواندن مےکشد!
آدمیزاد،
ذره ذره لابہ لاے زندگانے مےمیرد و همہ گمان مےکنند ناگہان مُرده است!
۹۲۲
۰۳ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.