P4
جیهوپ ویو
واقعا از خیانتم پشیمون بودم..ات همیشه بهم اعتماد داشت ..بدون شک عاشقش که نه،دیوونش شده بودم..تصمیم گرفتم به آرو بگم و دیگه باهاش ارتباطی نداشته باشم و خودمو صرف فرشتم کنم..
دو سال بعد
جیهوپ ویو
مثل هرروز برای ات شاخه گلی خریدم و به طرف خونه حرکت کردم..با اینکه کلید داشتم ولی همیشه زنگ درو میزدم تا ات به استقبالم بیاد..
ات:خوب شد اومدی..دیگه داشتم میرفتم.(سرد)
جیهوپ:ات چیشده؟؟
ات:،هع جیهوپ خان،فک کردی من این دوسال نمیدونستم با آرویی؟فقط ادا درآوردم تا راحت انتقام شبی که به جای اینکه عروسیم باشه،با خیانت شوهرم تبدیل به عذا شد و بگیرم..
خنگ که نبودم..عطر زنونه و از رو لباست تشخیص میدادم.فردا هم منتظر برگه ی طلاق باش..در ضمن دادگاه حق و به من میده چون کلی مدرک دارم..بای بای هوسوکی(بوسه ی پروازی)
روی زمین افتادم..نههه..لابد خوابم ..آره،الان توی یه کابوسم
فلش بک شب
دهمین شات هم بالا بردم و گفتم:اینم به سلامتی ات ای که شاهد خیانتای من بود و هیچی نگفت..کاش میومد و میزد تو دهنم ولی این کارو نمیکرد..
گوشیم داشت زنگ میخورد،برش داشتم...
پی دی نیم :الو هوسوک فردا بیا تمرین
هوسوک:من چند وقت نمیام..
پی دی نیم:واسه چی؟؟میدونی که
حرفشو قطع کردم:گفتم نمیاااام یعنییی نمیااام(عصبی)
پی دی نیم:باشه بابا..
گوشیو قطع کردم و چشمم به بکگراندم خورد..عکس ات بود وقتی رفتیم ججو..
با یاد اون روز لبخندی زدم
فلش بک مسافرت ججو
ات:جیهوپی ازم عکس بگیر
هوپی:ژست بگیر..وایی خدا چقدر قشنگ شد..
ات:کووو ببینممم..اههه عکسمو خراب کردی که..اصلا نخواستم..پاکش کن
جیهوپ:امکان نداره ...
زمان حال
چقدر اون روزا خوب بود،اگه با آرو به ات خیانت نمیکردم حال و روزم این نبود..
واقعا از خیانتم پشیمون بودم..ات همیشه بهم اعتماد داشت ..بدون شک عاشقش که نه،دیوونش شده بودم..تصمیم گرفتم به آرو بگم و دیگه باهاش ارتباطی نداشته باشم و خودمو صرف فرشتم کنم..
دو سال بعد
جیهوپ ویو
مثل هرروز برای ات شاخه گلی خریدم و به طرف خونه حرکت کردم..با اینکه کلید داشتم ولی همیشه زنگ درو میزدم تا ات به استقبالم بیاد..
ات:خوب شد اومدی..دیگه داشتم میرفتم.(سرد)
جیهوپ:ات چیشده؟؟
ات:،هع جیهوپ خان،فک کردی من این دوسال نمیدونستم با آرویی؟فقط ادا درآوردم تا راحت انتقام شبی که به جای اینکه عروسیم باشه،با خیانت شوهرم تبدیل به عذا شد و بگیرم..
خنگ که نبودم..عطر زنونه و از رو لباست تشخیص میدادم.فردا هم منتظر برگه ی طلاق باش..در ضمن دادگاه حق و به من میده چون کلی مدرک دارم..بای بای هوسوکی(بوسه ی پروازی)
روی زمین افتادم..نههه..لابد خوابم ..آره،الان توی یه کابوسم
فلش بک شب
دهمین شات هم بالا بردم و گفتم:اینم به سلامتی ات ای که شاهد خیانتای من بود و هیچی نگفت..کاش میومد و میزد تو دهنم ولی این کارو نمیکرد..
گوشیم داشت زنگ میخورد،برش داشتم...
پی دی نیم :الو هوسوک فردا بیا تمرین
هوسوک:من چند وقت نمیام..
پی دی نیم:واسه چی؟؟میدونی که
حرفشو قطع کردم:گفتم نمیاااام یعنییی نمیااام(عصبی)
پی دی نیم:باشه بابا..
گوشیو قطع کردم و چشمم به بکگراندم خورد..عکس ات بود وقتی رفتیم ججو..
با یاد اون روز لبخندی زدم
فلش بک مسافرت ججو
ات:جیهوپی ازم عکس بگیر
هوپی:ژست بگیر..وایی خدا چقدر قشنگ شد..
ات:کووو ببینممم..اههه عکسمو خراب کردی که..اصلا نخواستم..پاکش کن
جیهوپ:امکان نداره ...
زمان حال
چقدر اون روزا خوب بود،اگه با آرو به ات خیانت نمیکردم حال و روزم این نبود..
۵.۲k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.