زندگی جدیدم پارت 28
بعد یکم اکیپ زدیم رفتیم خوابیدم
جیهوپ پسر خیلی خوبی بود مهربونه شوگا یکم خشن به نظر میاد یونا هم دختر خوبه
اهوم خاستم بخوابم که خواب ترسناک دیدم ترسیده بودم برا همین رفتم پیش تهیونگ اولش در اتاق زدم کسی جواب نداد فکر کنم خواب برا همین درو باز کردم رفتم داخل کسیو ندیدم ای صدای های میموده یکم دقت کردم انگار داشت حموم میکرد
ویو تهیونگ
یکم داشتیم حرف میزدیم که همه رفتن بخوابم
خاستم بخوابم که گفتم بزار برم حموم کنم بعد بخوابم
ای حموم 5مین بود بود رفتم بیرون دیدم ات تو اتاقمه خدارشکر حوله پوشیده بودم
تهیونگ_ ات چکار میکنی اینجا
ات_ خواب بدی دیدیم میترسم تنهای بخوابم
تهیونگ_ اوم مشکلی نیست میتونی اون ترف بخوابی
ات_ مرسی
تهیونگ_
من رفتم تو حموم لباس هامو پوشیدم بعد رفتم بیرون
دیدم رفتم اون طرف تخت خوابیدم
جیهوپ پسر خیلی خوبی بود مهربونه شوگا یکم خشن به نظر میاد یونا هم دختر خوبه
اهوم خاستم بخوابم که خواب ترسناک دیدم ترسیده بودم برا همین رفتم پیش تهیونگ اولش در اتاق زدم کسی جواب نداد فکر کنم خواب برا همین درو باز کردم رفتم داخل کسیو ندیدم ای صدای های میموده یکم دقت کردم انگار داشت حموم میکرد
ویو تهیونگ
یکم داشتیم حرف میزدیم که همه رفتن بخوابم
خاستم بخوابم که گفتم بزار برم حموم کنم بعد بخوابم
ای حموم 5مین بود بود رفتم بیرون دیدم ات تو اتاقمه خدارشکر حوله پوشیده بودم
تهیونگ_ ات چکار میکنی اینجا
ات_ خواب بدی دیدیم میترسم تنهای بخوابم
تهیونگ_ اوم مشکلی نیست میتونی اون ترف بخوابی
ات_ مرسی
تهیونگ_
من رفتم تو حموم لباس هامو پوشیدم بعد رفتم بیرون
دیدم رفتم اون طرف تخت خوابیدم
۷.۵k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.