یه خاطره بی مزه از مدرسه :/
هوا هوای اول صبح گند بود که زنگ تفریح بود:/ من بدبخت عن روی تک صندلی نشستم دو تا کصخل هم روی نیمکتم :/ هچ دیه اقا اونا رفتن عن خوشحالیو با 3 تا از دوستام در اوردم البته فقط برا اینکه اون یکی عن دوست قبلیم رفته بود عن خوشحالیو در اوردم :/ ( هچ الا عن عنم در اوردم ) هچ اولین کصخل گف : آخیش دوس اولیت رف ؟ گفتم : رار گفت از مدرسه زدم تو ذوقش گفم نه از جام رف هر چهار کصخل ( به اضافه ی خودم شد چهار :/ ) گفتیم کاش از مدرسه میرفت عنتر :/ ولی حیف سال بعدمپدرم دراومده میپرسید چرا؟چرا شو نپرسید همون عنتر سال بعد داخل مدرسمونع :/ بدترررر هر سه بهترین دوست کصخل قراع برن :/ دیه چی از این بدتر حاجیییییییییییییی :/
۱.۲k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.