غرور پارت20 و پارت اخر
خب راستش از موقعی ک تو مدل شدی من
یه حسی بهت دارم
چه حسی
شاید عشق
ولی
میدونم قبول نمیکنی چون ک من اذیتت کردم
ولی جنی باور کن الان اونطوری نیستم من خیلی دوستت دارم
تهیونگ خب حس منم به تو شاید اینطوری باشه
واقعاااااا
نمیدونم شاید نمیتونم جواب قطعی بدم چون امروز یه حسی بهت داشتم
امیدوارم تو منو درک کنی. دوستت دارم
تهیونگ پاشد و رفت خونه
گریه زاری میکرد
نارحت بود چون جنی دوستش نداشت.
چند ساعت بعد
جنیه
الو
سلام
بله
تهیونگ میخوام ببینمت
باش
بیا کافه
باش بای
تهیونگ دوباره رف کافه
سلام جنی
سلام تهیونگ
راستش من تورو
من چی
شاید منم دوستت دارم
😔باشه
نه نه ناراحت نشو من یکمی خجالتیم
یعنی چی
دوستت دارم تهیونگ عاشقتم
تهیونگ و جنی لباشونو بهم نزدیک کردن و همو بوسیدن
اونا خیلی کیوتن و همو دوس دارن.
چند سال بعد
تهیونگ و جنی در کنار رزی و جیمین به خوشی زندگی کردنــــ
پایان این فیک خوشگل🥺
یه حسی بهت دارم
چه حسی
شاید عشق
ولی
میدونم قبول نمیکنی چون ک من اذیتت کردم
ولی جنی باور کن الان اونطوری نیستم من خیلی دوستت دارم
تهیونگ خب حس منم به تو شاید اینطوری باشه
واقعاااااا
نمیدونم شاید نمیتونم جواب قطعی بدم چون امروز یه حسی بهت داشتم
امیدوارم تو منو درک کنی. دوستت دارم
تهیونگ پاشد و رفت خونه
گریه زاری میکرد
نارحت بود چون جنی دوستش نداشت.
چند ساعت بعد
جنیه
الو
سلام
بله
تهیونگ میخوام ببینمت
باش
بیا کافه
باش بای
تهیونگ دوباره رف کافه
سلام جنی
سلام تهیونگ
راستش من تورو
من چی
شاید منم دوستت دارم
😔باشه
نه نه ناراحت نشو من یکمی خجالتیم
یعنی چی
دوستت دارم تهیونگ عاشقتم
تهیونگ و جنی لباشونو بهم نزدیک کردن و همو بوسیدن
اونا خیلی کیوتن و همو دوس دارن.
چند سال بعد
تهیونگ و جنی در کنار رزی و جیمین به خوشی زندگی کردنــــ
پایان این فیک خوشگل🥺
۴۷.۵k
۳۰ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.