پارت⁷
(از زبان کرومی)
خیلی هیجان زده ام...امروز اولین مأموریت ام رو قراره انجام بدم
نی سان:آماده این دخترا؟روز اول ماموریتتونه...نباید گند بزنین
♡✞اوک
(چویا ساما وارد میشود)
_من و برادرتون تصمیم گرفتیم باهاتون بیایم و کمک کنیم
♡عالیه!
✞چی؟...
نی سان:عایا مشکل داری؟
✞ن بابا مشکل چیه نمیبینی دارم قر میدم؟(آه کشیدن)دوشواری نداریم
♡حداقل میتونین کمکمون کنین...استرس دارم(در حال جویدن ناخن)
چویا سان:خب پس...
✞راستی...مأموریت چیه؟
_گرفتن چنتا محموله از قاچاقچیا
♡و...محموله چیه؟
_اسلحه!
♡من نیستم!(در حال فرار کردن)
نی سان یقه ملودی رو تو هوا میگیره و میگه:کجا؟ این اولین مأموریتته!نباید از زیرش در بری!
♡الفاتحه!
چویا ساما:باید زودتر بریم!
♡✞اوکی
___________
[داخل کشتی حمل اسلحه]
♡من از اینکار میترسم...اسلحه ها همیشه منو میترسونن!
✞خیلی لوسی!
نی سان:خفه خون بگیرید!
♡✞باشه بابا!!
چویا ساما:زود باشین...
(شالاپ)
✞ملودییییییی!!!
_چیشد؟
✞افتاد تو آب!
_اوه فاک!
✞(در حال سرگیجه)
__________________
(از زبان دازای)
چویا:اون دیگه چیه؟
_قدرت مخفی کرومی!دوقلو ها دوتا قدرت دارن...وقتی یکیشون تو خطر باشه قدرت اونیکی فعال میشه...اینو مادر بهمون گفته...
+اون قدرت چیه؟
_تلپورت...ملودی هم نامرعی میشه
+چ خفن!
✞(در حال نجات دادن ملودی)
_فقط...
+فقط چی؟
_وقتی از قدرت مخصوصشون استفاده میکنن چیزی نمیفهمن و اگه بیشتر از چند ساعت تو همون حالت بمونن ممکنه خفه بشن و بمیرن!...چون نفس نمیکشن!
خیلی هیجان زده ام...امروز اولین مأموریت ام رو قراره انجام بدم
نی سان:آماده این دخترا؟روز اول ماموریتتونه...نباید گند بزنین
♡✞اوک
(چویا ساما وارد میشود)
_من و برادرتون تصمیم گرفتیم باهاتون بیایم و کمک کنیم
♡عالیه!
✞چی؟...
نی سان:عایا مشکل داری؟
✞ن بابا مشکل چیه نمیبینی دارم قر میدم؟(آه کشیدن)دوشواری نداریم
♡حداقل میتونین کمکمون کنین...استرس دارم(در حال جویدن ناخن)
چویا سان:خب پس...
✞راستی...مأموریت چیه؟
_گرفتن چنتا محموله از قاچاقچیا
♡و...محموله چیه؟
_اسلحه!
♡من نیستم!(در حال فرار کردن)
نی سان یقه ملودی رو تو هوا میگیره و میگه:کجا؟ این اولین مأموریتته!نباید از زیرش در بری!
♡الفاتحه!
چویا ساما:باید زودتر بریم!
♡✞اوکی
___________
[داخل کشتی حمل اسلحه]
♡من از اینکار میترسم...اسلحه ها همیشه منو میترسونن!
✞خیلی لوسی!
نی سان:خفه خون بگیرید!
♡✞باشه بابا!!
چویا ساما:زود باشین...
(شالاپ)
✞ملودییییییی!!!
_چیشد؟
✞افتاد تو آب!
_اوه فاک!
✞(در حال سرگیجه)
__________________
(از زبان دازای)
چویا:اون دیگه چیه؟
_قدرت مخفی کرومی!دوقلو ها دوتا قدرت دارن...وقتی یکیشون تو خطر باشه قدرت اونیکی فعال میشه...اینو مادر بهمون گفته...
+اون قدرت چیه؟
_تلپورت...ملودی هم نامرعی میشه
+چ خفن!
✞(در حال نجات دادن ملودی)
_فقط...
+فقط چی؟
_وقتی از قدرت مخصوصشون استفاده میکنن چیزی نمیفهمن و اگه بیشتر از چند ساعت تو همون حالت بمونن ممکنه خفه بشن و بمیرن!...چون نفس نمیکشن!
۲.۹k
۱۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.