Colored pencils, the life of a mafia
Colored pencils, the life of a mafia
P²
مداد رنکی زندگی یک مافیا
ویو ا.ت
با هزار غر زدن سوار ماشینم شدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم صدایه آهنگ رو بلند کردم و باهاش خودم هم میخوندم اصلا متوجه نشده بودم که چراغ قرمز شده یه لحظه که به خودم اومدم با ماشین جلویی تصادف کرده بودم تا خودم رو جم و جور کنم صدایی تک تک شیشه بلند شد به سمت پنجره نگاهی انداختم کت شلوار مشکی با عینک آفتاب دستش را داخل جیب شلوارش گذاشت و منتظر ماند تا پنچره رو پایین بیارم من هم همین کار رو کردم
علامت بادیگارد$
$خانم حواستون کجاست؟!
+عذر میخوام جناب حواسم نبود
$الان باید چیکار کنیم؟
+نمیدونم
$صبر کنید به رئیسم اطلاع بدم موضوع رو
پسریی باقد بلند از ماشین پیاده شد کفش های چرم با شلوار پارچه ایی و بلوز سفید رنگ به سمتم قدم برداشت نیم نگاهی به ماشین ها انداخت و دوباره به من نگاه کرد با اخم به سمت ماشینش حرکت و به بادیگاردش حرفی زد
$خانم رئیس گفتن هیچ مشکلی نداره اگه چیزیتون نشده میتونیم بریم
مات داشتم نگاه میکردم و فقط سری تکون دادم
P²
مداد رنکی زندگی یک مافیا
ویو ا.ت
با هزار غر زدن سوار ماشینم شدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم صدایه آهنگ رو بلند کردم و باهاش خودم هم میخوندم اصلا متوجه نشده بودم که چراغ قرمز شده یه لحظه که به خودم اومدم با ماشین جلویی تصادف کرده بودم تا خودم رو جم و جور کنم صدایی تک تک شیشه بلند شد به سمت پنجره نگاهی انداختم کت شلوار مشکی با عینک آفتاب دستش را داخل جیب شلوارش گذاشت و منتظر ماند تا پنچره رو پایین بیارم من هم همین کار رو کردم
علامت بادیگارد$
$خانم حواستون کجاست؟!
+عذر میخوام جناب حواسم نبود
$الان باید چیکار کنیم؟
+نمیدونم
$صبر کنید به رئیسم اطلاع بدم موضوع رو
پسریی باقد بلند از ماشین پیاده شد کفش های چرم با شلوار پارچه ایی و بلوز سفید رنگ به سمتم قدم برداشت نیم نگاهی به ماشین ها انداخت و دوباره به من نگاه کرد با اخم به سمت ماشینش حرکت و به بادیگاردش حرفی زد
$خانم رئیس گفتن هیچ مشکلی نداره اگه چیزیتون نشده میتونیم بریم
مات داشتم نگاه میکردم و فقط سری تکون دادم
۲.۱k
۰۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.