پارت چهل و هشت
پارت چهل و هشت
فردا صبح:
ملینا : رفتم کلانتری
منتظر بودیم ارامو بیارن بیرون
آرام: پلیسا اومدن درو باز کردن گفتن کارم دارن
رفتم اتاق پلیسه
ملینا اومد تو
ملینا : سلام قربونت برم من
آرام : آجی حالم خوب نیست نذارین دیگ منو ببرن وگرنه خودمو میکشم اونجا
ملینا : این جوری نگو
فداتشم همه چی درست میشه
آرام: آجی خواهش میکنم نذارین منو ببرن
پلیس : خانوما بشینین کار دارم
نشستیم
پلیس : خب گوش کن آرام خانوم
گریه نکنین
اون عوضی هنوز بهوش نیومده ولی نمیمیره چون هوشیاریش ۱۰ هست خب
برسه به ۱۲ چشماش و باز میکنه
شمام تا وقتی که بهوش بیاد میتونین برین خونتون
ولی از شهر نمیتونین خارج شین
بهتره که نرید
میدونم شما مجرم نیستید
درکتون میکنم
من اون آدمو با غلط کردن ميندازم
نگران هیچی نباشین
آرام: واقعا ازتون ممنونم
ملینا : عه مامانتم اومد آرام
ویدا : سلام فدات بشم من مامان
آرام: دوییدم سمتش و سفت بغلش کردم
ویدا : گریه نکن مامان چشماتو نگا قرمز شده
فدات بشم خوشگل مامان گریه نکن
درست میشه همه چی
آرام: مامان مگه من چه سنی دارم مامان
من فقط ۱۷ سالمه
چقد باید عذاب بکشم
چقد گریه کنم
چقد مامان
دیگه نذار اذیتم کنن مامان
تورو خدا اصن کلا میخوام بغلت بمونم
هیچ جا نمیرم
ملینا : آرام بسه گریه نکن فداتشم الهی
آرام: چشم
ویدا : فدات بشم الهی
آرام: خداکنه
ویدا: خب همگی میریم خونه ما
ملینا جان توام بیا آرام تنها نباشه
ملینا : چشم خاله بزار به مامانم خبر بدم
...
فردا صبح:
ملینا : رفتم کلانتری
منتظر بودیم ارامو بیارن بیرون
آرام: پلیسا اومدن درو باز کردن گفتن کارم دارن
رفتم اتاق پلیسه
ملینا اومد تو
ملینا : سلام قربونت برم من
آرام : آجی حالم خوب نیست نذارین دیگ منو ببرن وگرنه خودمو میکشم اونجا
ملینا : این جوری نگو
فداتشم همه چی درست میشه
آرام: آجی خواهش میکنم نذارین منو ببرن
پلیس : خانوما بشینین کار دارم
نشستیم
پلیس : خب گوش کن آرام خانوم
گریه نکنین
اون عوضی هنوز بهوش نیومده ولی نمیمیره چون هوشیاریش ۱۰ هست خب
برسه به ۱۲ چشماش و باز میکنه
شمام تا وقتی که بهوش بیاد میتونین برین خونتون
ولی از شهر نمیتونین خارج شین
بهتره که نرید
میدونم شما مجرم نیستید
درکتون میکنم
من اون آدمو با غلط کردن ميندازم
نگران هیچی نباشین
آرام: واقعا ازتون ممنونم
ملینا : عه مامانتم اومد آرام
ویدا : سلام فدات بشم من مامان
آرام: دوییدم سمتش و سفت بغلش کردم
ویدا : گریه نکن مامان چشماتو نگا قرمز شده
فدات بشم خوشگل مامان گریه نکن
درست میشه همه چی
آرام: مامان مگه من چه سنی دارم مامان
من فقط ۱۷ سالمه
چقد باید عذاب بکشم
چقد گریه کنم
چقد مامان
دیگه نذار اذیتم کنن مامان
تورو خدا اصن کلا میخوام بغلت بمونم
هیچ جا نمیرم
ملینا : آرام بسه گریه نکن فداتشم الهی
آرام: چشم
ویدا : فدات بشم الهی
آرام: خداکنه
ویدا: خب همگی میریم خونه ما
ملینا جان توام بیا آرام تنها نباشه
ملینا : چشم خاله بزار به مامانم خبر بدم
...
۵.۹k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.