پارت ۲۳:(پارت آخر)
غصه نقولید که تموم شده فیک جاذاب های دیگه ای در راهه
..........................
یکی داشت گونمو نوازش میکرد
چشمام و باز کردم و با تهیونگ روبرو شدم
تهیونگ: صبحت بخیر
ا.ت: من خوابم برد؟!!!
تهیونگ: انگار چون دیروز توی بغلم خوابیدی
ا.ت: آها
چهرم باز غمگین شد من باعث شدم تهیونگ از دوستاش جدا بشه
ا.ت: ببخشید
تهیونگ: گفتم که دیگه فکرش رو نکن من تا تو رو دارم هیچ کسیو نمی خوام خب ؟
سرمو تکون دادم و از جام بلند شدم
تهیونگ: امروز از اینجا میریم
ا.ت: چی؟!
تهیونگ: بچه های زیادی بعد اینکه تو گم شدی رفتن پس موندنمون اینجا فایده ای نداره
ا.ت: باشه
وسایلمو جمع کردم و ا زاتاق بیرون اومدیم
به اتاق خالی نگاه کردم
خاطراتمو مرور کردم
لبخندی تلخی زدم و در اتاق و بستم و دنبال تهیونگ راه افتادم
توی ماشین نشستیم و به جیمین و کوک پیام دادم
(( لاقل میشه دوست بمونیم؟!))
امیدوار بودم که قبول کنن میدونم الان دارم اونارو عذاب میدم ولی دوست داشتم دوباره سه تاشون رو کنار هم ببینم
لبخند زدم و به تهیونگ نگاه کردم
تهیونگ: هوممم چیه کوچولوم خوشحالی؟
ا.ت: اره بابابزرگ
خندید و با یه دستش که آزاد بود دستم رو گرفت
پایان💃✨
..............
راستی راستی عضو کانال توی روبیکامون شدید؟؛ اگه خدایی نکرده میگم نکرده هااا اگه مسد-ود شدیم دیگه تو روبیکا پیش من بمونید
..........................
یکی داشت گونمو نوازش میکرد
چشمام و باز کردم و با تهیونگ روبرو شدم
تهیونگ: صبحت بخیر
ا.ت: من خوابم برد؟!!!
تهیونگ: انگار چون دیروز توی بغلم خوابیدی
ا.ت: آها
چهرم باز غمگین شد من باعث شدم تهیونگ از دوستاش جدا بشه
ا.ت: ببخشید
تهیونگ: گفتم که دیگه فکرش رو نکن من تا تو رو دارم هیچ کسیو نمی خوام خب ؟
سرمو تکون دادم و از جام بلند شدم
تهیونگ: امروز از اینجا میریم
ا.ت: چی؟!
تهیونگ: بچه های زیادی بعد اینکه تو گم شدی رفتن پس موندنمون اینجا فایده ای نداره
ا.ت: باشه
وسایلمو جمع کردم و ا زاتاق بیرون اومدیم
به اتاق خالی نگاه کردم
خاطراتمو مرور کردم
لبخندی تلخی زدم و در اتاق و بستم و دنبال تهیونگ راه افتادم
توی ماشین نشستیم و به جیمین و کوک پیام دادم
(( لاقل میشه دوست بمونیم؟!))
امیدوار بودم که قبول کنن میدونم الان دارم اونارو عذاب میدم ولی دوست داشتم دوباره سه تاشون رو کنار هم ببینم
لبخند زدم و به تهیونگ نگاه کردم
تهیونگ: هوممم چیه کوچولوم خوشحالی؟
ا.ت: اره بابابزرگ
خندید و با یه دستش که آزاد بود دستم رو گرفت
پایان💃✨
..............
راستی راستی عضو کانال توی روبیکامون شدید؟؛ اگه خدایی نکرده میگم نکرده هااا اگه مسد-ود شدیم دیگه تو روبیکا پیش من بمونید
۱۵.۳k
۱۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.