پارت 2
ا/ت: (از خواب بیدارشدم دیدم کوک منو از پشت بغل کرده)کوک..بیدارشووووو...ولم کن برم گشنمه
کوک: ولت نمیکنم..خوابم میاد
ا/ت: گشنمه
کوک: منم خوابم میاد🥱
ا/ت: کوک شکمم درد میکنه از گشنگی 😩
کوک: خیلی خب
*
کوک: سیر شدی خانوم خانوما!؟
ا/ت:😑
کوک ا/ت رو بغل کرد*
کوک: بهم بوس میدی؟🥹
ا/ت : اهوم🙃😚
کوک: *کیوت* میسی..بهم انرژی دادی...( تو هوا چرخوندمش)
ا/ت: یوووههووووو..آییی بسه سرم گیج رفت
کوک وقتی ا/ت رو گذاشت زمین تعادلشون بهم خورد و باهام خوردن زمین*
یوهاهاها
خمارییییی
کوک: ولت نمیکنم..خوابم میاد
ا/ت: گشنمه
کوک: منم خوابم میاد🥱
ا/ت: کوک شکمم درد میکنه از گشنگی 😩
کوک: خیلی خب
*
کوک: سیر شدی خانوم خانوما!؟
ا/ت:😑
کوک ا/ت رو بغل کرد*
کوک: بهم بوس میدی؟🥹
ا/ت : اهوم🙃😚
کوک: *کیوت* میسی..بهم انرژی دادی...( تو هوا چرخوندمش)
ا/ت: یوووههووووو..آییی بسه سرم گیج رفت
کوک وقتی ا/ت رو گذاشت زمین تعادلشون بهم خورد و باهام خوردن زمین*
یوهاهاها
خمارییییی
۳۵.۱k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.