Beby girl part3‡
Beby girl part3
............................
از خواب که بیدار شدم دیدم رو تخت خوابیدم و....اون پسره هم کنارم خوابیده و داره دار وول میخوره
خواستم برم ک دستمو گرفت
&نرو از پیشم...من دوست دارم... خواهش میکنم اعذابم نده ( تو خواب )
°و منو کشید تو بغل خودش°
+ادوین...داری خواب میبینی...
&هیشش( تو خواب)
+ادوین...
_شب____
از خواب بلند شدم دیدم ادوین نیست ینی کجاست؟...
رفتم طبقه پایین دیدم یاشا و ی پسره رو مبل دراز کشیدن
_هی بلاخره بیدار شدی ه#-#-ر-:زه خانوم( با پوزخند)
+دیگه بمن نگو ... خانوم فهمیدی
_خب چون خیلی س.سی بهت میگم بیب
میخای ی لقمه چپت کنم؟؟
+آهه...میگم یاشا...ادوین کجاست؟ ندیدمش
_چییی الان تو طرف ادوین رو گرفتی؟؟؟
ینی میخای اون خونت رو بخورههههه پس مننن چیییی اصن قهرمممم ( با حالت لوس)
+ههههههههههه....چیییی میگیییی...من...فقد خواستم بدونم کجاس
^خفه میشی یا خفت کنم پیشی؟
+تو دیگه کی هستی
^ددیت
+چییسییی خفععع شووو
^همینه که هست حالام گمشو برو اتاقت زبون درازی نکن
_ چییی...هوتوکه من بت حسودیممم شد چه رکییی
^حیحح
__
رفتم حموم و دراومدم داشتم لباس عوض میکردم که...
^هوی
+چیییغغغغ مگه نمیبینی لباس عوض میکنم
^خب ک چی؟
+برووو بیرونن
^هه...تو اومدی اینجا
+خب شما آوردینمم
^زبون درازی نکن( میاد سمت یونا و چونشو میگیره و زبونشو وارد دهنش میکنه و دندونای نیششو وارد س+ینش میکنه)
+ب..بسه( با اشک)
^هیش بیب ب ددیت احترام بزار...وگرنه بدتر میشه
+ولممم کننننن( هولش میده و میخاد از اتاق بزنه بیرون که درو کلید میکنه و باز دندونشو وارد گردن یونا میکنه)
^تو مال منی فهمیدی ؟
+من مال هیچکس نیستم
^(دندوناشو عمیقتر وارد گردن یونا میکنه)
_بدون من تک خور؟
(یاشا دندوناشو وارد رون یونا میکنه )
بعد چن دقیقه یونا از حال میره
________
&خوبی؟
+ها....
&چقدر از خونش خوردید
_هیچی بابا
^خودشو ب موش مردگی میزنه
............................
از خواب که بیدار شدم دیدم رو تخت خوابیدم و....اون پسره هم کنارم خوابیده و داره دار وول میخوره
خواستم برم ک دستمو گرفت
&نرو از پیشم...من دوست دارم... خواهش میکنم اعذابم نده ( تو خواب )
°و منو کشید تو بغل خودش°
+ادوین...داری خواب میبینی...
&هیشش( تو خواب)
+ادوین...
_شب____
از خواب بلند شدم دیدم ادوین نیست ینی کجاست؟...
رفتم طبقه پایین دیدم یاشا و ی پسره رو مبل دراز کشیدن
_هی بلاخره بیدار شدی ه#-#-ر-:زه خانوم( با پوزخند)
+دیگه بمن نگو ... خانوم فهمیدی
_خب چون خیلی س.سی بهت میگم بیب
میخای ی لقمه چپت کنم؟؟
+آهه...میگم یاشا...ادوین کجاست؟ ندیدمش
_چییی الان تو طرف ادوین رو گرفتی؟؟؟
ینی میخای اون خونت رو بخورههههه پس مننن چیییی اصن قهرمممم ( با حالت لوس)
+ههههههههههه....چیییی میگیییی...من...فقد خواستم بدونم کجاس
^خفه میشی یا خفت کنم پیشی؟
+تو دیگه کی هستی
^ددیت
+چییسییی خفععع شووو
^همینه که هست حالام گمشو برو اتاقت زبون درازی نکن
_ چییی...هوتوکه من بت حسودیممم شد چه رکییی
^حیحح
__
رفتم حموم و دراومدم داشتم لباس عوض میکردم که...
^هوی
+چیییغغغغ مگه نمیبینی لباس عوض میکنم
^خب ک چی؟
+برووو بیرونن
^هه...تو اومدی اینجا
+خب شما آوردینمم
^زبون درازی نکن( میاد سمت یونا و چونشو میگیره و زبونشو وارد دهنش میکنه و دندونای نیششو وارد س+ینش میکنه)
+ب..بسه( با اشک)
^هیش بیب ب ددیت احترام بزار...وگرنه بدتر میشه
+ولممم کننننن( هولش میده و میخاد از اتاق بزنه بیرون که درو کلید میکنه و باز دندونشو وارد گردن یونا میکنه)
^تو مال منی فهمیدی ؟
+من مال هیچکس نیستم
^(دندوناشو عمیقتر وارد گردن یونا میکنه)
_بدون من تک خور؟
(یاشا دندوناشو وارد رون یونا میکنه )
بعد چن دقیقه یونا از حال میره
________
&خوبی؟
+ها....
&چقدر از خونش خوردید
_هیچی بابا
^خودشو ب موش مردگی میزنه
۱.۱k
۰۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.