چندپارتی جیمین پارت ۴
ویو جیمین
چندسال از رفتن ا.ت میگذره من افسردگی گرفتم
وقتی بچه ی سلیطه بدنیا اومدم فهمیدم اون بچه از من نبود از دوستپسرش بوده میخواستن پول منو بتیغن
حالا من شدم بزرگترین مافیای جهان ا.ت هم شده آیدل
من ا.ت خودمو میخوام 😭
تصمیم گرفتم برم کنسرت ا.ت حرکت کردیم و وقتی نشستیم صدای بلند و راک و زیبای ا.ت اومد ، اومد داشت آهنگ میخوندن و دنس میرفتن با همگروهی هاش
لیا هم همگروهیش بود!
ا.ت خیلی زیباتر شده بود!
وقتی آهنگشون تموم استری کیدز اومد داخل
باهم همکاری کرده بودن!
داشتن به همراه آهنگ دنسشون هم میرفتن که یهو هیونجین داشت رون های خوش فرم ا.ت رو لمس میکرد
داشتم میمردم، تصمیم گرفتم فردا که ا.ت میره بیرون بدزدمش، ا.ت جونم قراره برگردی خونه خودت 😏
ویو ا.ت
رفتیم خوابگاه و رفتم تو اتاقی که من و لیا باهم بودیم ،داشتیم خوراکی میخوردیم و فیلم میدیم که لیا گفت
لیا:ا.ت یه چیزی بهت بگم عصبانی نمیشی؟
ا.ت:نه بگو
لیا:من تو کنسرت جیمین رو دیدم
ا.ت:چرت و پرت نگو فیلم رو ببین
لیا:باور کن دارم راست میگم!
ا.ت:شاید یکیو دیدی شبیهش بوده
لیا:ا.ت باور کن دارم راست میگم
ا.ت:فیلم رو ببین وگرنه با بالشت خفت میکنم😂
لیا:اگر میتونی بکن😏😂
داشتیم با لیا بالشت بازی میکردیم که تصمیم گرفتیم بخوابیم
لیا خوابید من داشتم فکر میکردم
لیا قطعا داشت اشتباه میکرد
اون الان زن داره،بچه داره،چرا باید بیاد کنسرت ما؟
ولش کن بابا
گرفتم خوابیدم
.
.
.
.صبح شد.....
خماری😈راستی بچه الهی دور سرتون بگردم مرسی که حمایتم میکنید قربونتون بشم من🩷🫂شرط ۳ تا لایک ۴ تا کامنت🩷🫂
چندسال از رفتن ا.ت میگذره من افسردگی گرفتم
وقتی بچه ی سلیطه بدنیا اومدم فهمیدم اون بچه از من نبود از دوستپسرش بوده میخواستن پول منو بتیغن
حالا من شدم بزرگترین مافیای جهان ا.ت هم شده آیدل
من ا.ت خودمو میخوام 😭
تصمیم گرفتم برم کنسرت ا.ت حرکت کردیم و وقتی نشستیم صدای بلند و راک و زیبای ا.ت اومد ، اومد داشت آهنگ میخوندن و دنس میرفتن با همگروهی هاش
لیا هم همگروهیش بود!
ا.ت خیلی زیباتر شده بود!
وقتی آهنگشون تموم استری کیدز اومد داخل
باهم همکاری کرده بودن!
داشتن به همراه آهنگ دنسشون هم میرفتن که یهو هیونجین داشت رون های خوش فرم ا.ت رو لمس میکرد
داشتم میمردم، تصمیم گرفتم فردا که ا.ت میره بیرون بدزدمش، ا.ت جونم قراره برگردی خونه خودت 😏
ویو ا.ت
رفتیم خوابگاه و رفتم تو اتاقی که من و لیا باهم بودیم ،داشتیم خوراکی میخوردیم و فیلم میدیم که لیا گفت
لیا:ا.ت یه چیزی بهت بگم عصبانی نمیشی؟
ا.ت:نه بگو
لیا:من تو کنسرت جیمین رو دیدم
ا.ت:چرت و پرت نگو فیلم رو ببین
لیا:باور کن دارم راست میگم!
ا.ت:شاید یکیو دیدی شبیهش بوده
لیا:ا.ت باور کن دارم راست میگم
ا.ت:فیلم رو ببین وگرنه با بالشت خفت میکنم😂
لیا:اگر میتونی بکن😏😂
داشتیم با لیا بالشت بازی میکردیم که تصمیم گرفتیم بخوابیم
لیا خوابید من داشتم فکر میکردم
لیا قطعا داشت اشتباه میکرد
اون الان زن داره،بچه داره،چرا باید بیاد کنسرت ما؟
ولش کن بابا
گرفتم خوابیدم
.
.
.
.صبح شد.....
خماری😈راستی بچه الهی دور سرتون بگردم مرسی که حمایتم میکنید قربونتون بشم من🩷🫂شرط ۳ تا لایک ۴ تا کامنت🩷🫂
۵.۳k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.