بپرس چند تا دوستم داری
بپرس چند تا دوستم داری
تا مثل بچه هاانگشت هایم
را نگاه کنم...یکی؟دو تا؟
چشم هایت که برق زد
با ترس سه تا انگشت
را نگاه میکنم، لبخند که زدی
انگشت هایم را توی هم میزنم
و میگویم چشم هایت را ببند
و از وسط این ها خودت بردار
هر چه برداشتی همانقدر
دوستت دارم...
دستت را که توی انگشتهایم
فرو کردی
انگشتهایمان هم را در آغوش
خواهند کشید
و نوک بینی هایمان هم
را می بوسند
چشمهایت را باز میکنی
و میگویم دوستت دارم آنقدر که
گاهی یادم می رود اسم
این حس چیست؟
با تعجب بگو خب، آن وقت چکار میکنی؟
می گویم هیچ تو را زندگی میکنم
به همین شیرینی به همین سادگی..
تا مثل بچه هاانگشت هایم
را نگاه کنم...یکی؟دو تا؟
چشم هایت که برق زد
با ترس سه تا انگشت
را نگاه میکنم، لبخند که زدی
انگشت هایم را توی هم میزنم
و میگویم چشم هایت را ببند
و از وسط این ها خودت بردار
هر چه برداشتی همانقدر
دوستت دارم...
دستت را که توی انگشتهایم
فرو کردی
انگشتهایمان هم را در آغوش
خواهند کشید
و نوک بینی هایمان هم
را می بوسند
چشمهایت را باز میکنی
و میگویم دوستت دارم آنقدر که
گاهی یادم می رود اسم
این حس چیست؟
با تعجب بگو خب، آن وقت چکار میکنی؟
می گویم هیچ تو را زندگی میکنم
به همین شیرینی به همین سادگی..
۲.۱k
۱۴ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.