پارت جدید
هوراااااااااااااااا
دید ریو
ریو:اع ران کو
*ران میاد*
* ریو ا.ت رو ول کرد *
ریو:کجا بودی
ران:رفتم ارنا رو بدرقه کنم
ریو:ارنا اون اینجا چه غلطی میکرد ( ارنا و ریو میونشون شکرابه )
ران:نمیدونم
ا.ت:ام چرا با ارنا مشکل داری
ریو:ه.هیچی
ا.ت:چندسال پیش چه اتفاقی افتاد
ریو:مهم نیست
* ریندو از اتاق اومد بیرون *
ریندو:دارین چه غلطی میکنیننننننننننن
ران:تو اول لباس بپوش
* ریندو کلن یه شروارک کوتاه پاش بود *
ا.ت سرخ شد و داشت دستاشو انگولک میکرد که ریو متوجه شد
ریو:ا.ت خوبی
ا.ت:ا.اره
ریو:اها
ا.ت در ذهن : اون همون پسریه که منو از دست اون مردای متجاوز نجاتداد میدونستم که ریندو شبیه اون پسره و.ولی باورم نمیشه همونه اون تتو همونه تو اون شب داشت بارون میومد و تتوش رو که از زیر لباسش معلوم بود دیدم اون اولین باری بود که عاشق شدم بعد از اون هم پشت سر هم دنبالش گشتم ولی پیداش نکردم
فلش بک به اون روز
ویو ی ا.ت
امروز هم باز مامان اومد جلو و منو از دست دست ناپدریم نجات داد ( الان مامانه زندس و ا.ت هم هشت سالشه و ریندو نه سالش ) منم از خونه فرار کردم
دید ریندو
ریندو:اخ یکم جای تتوش درد داره
ران:اره ولی قشنگه
ریندو:قطعا مامان میکشدمون
ران:اون که معلومه
ریندو:ولی خوبیش اینه که میتونیم به ریو پزشو بدیم
ران:میتونم قیافشو تصور کنم
ران:ریندو من میرم یه کاری دارم باشه همینجا بمون
ریندو:باشه
دید ا.ت
داشتم قدم میزدم به یه مغاذه که تتو میکشید رسیدم که دوتا مرد خیلی مست اومدن سمتم
مرد ۱ : اینو باش کیف میده برای اینکه شبو باهاش بخوابی
* یهو بارون کرفت *
مرد ۲:زود باش بیا دیگه
ا.ت:ولم کنید
دید ریندو
منتظر ران بودم که دیدم دوتا مرد دارن یه دخترو ازیت میکنن منم رفتم سمتشون و به اون مرده که نوشیدنی دستشبود مشت زدم که خورد زمین و بیهوش شد ( مرد دومیه )
ادامشو بعدن ( خیلی دیرتر شاید هفته ی بعد ) میزارم و یه سوپرایزم دارم
دلیلمم برای اینکار اینه که
دلیل اولم:شارژم یک درصده
دلیل دومم:اسلن همایت نمیکنین
دید ریو
ریو:اع ران کو
*ران میاد*
* ریو ا.ت رو ول کرد *
ریو:کجا بودی
ران:رفتم ارنا رو بدرقه کنم
ریو:ارنا اون اینجا چه غلطی میکرد ( ارنا و ریو میونشون شکرابه )
ران:نمیدونم
ا.ت:ام چرا با ارنا مشکل داری
ریو:ه.هیچی
ا.ت:چندسال پیش چه اتفاقی افتاد
ریو:مهم نیست
* ریندو از اتاق اومد بیرون *
ریندو:دارین چه غلطی میکنیننننننننننن
ران:تو اول لباس بپوش
* ریندو کلن یه شروارک کوتاه پاش بود *
ا.ت سرخ شد و داشت دستاشو انگولک میکرد که ریو متوجه شد
ریو:ا.ت خوبی
ا.ت:ا.اره
ریو:اها
ا.ت در ذهن : اون همون پسریه که منو از دست اون مردای متجاوز نجاتداد میدونستم که ریندو شبیه اون پسره و.ولی باورم نمیشه همونه اون تتو همونه تو اون شب داشت بارون میومد و تتوش رو که از زیر لباسش معلوم بود دیدم اون اولین باری بود که عاشق شدم بعد از اون هم پشت سر هم دنبالش گشتم ولی پیداش نکردم
فلش بک به اون روز
ویو ی ا.ت
امروز هم باز مامان اومد جلو و منو از دست دست ناپدریم نجات داد ( الان مامانه زندس و ا.ت هم هشت سالشه و ریندو نه سالش ) منم از خونه فرار کردم
دید ریندو
ریندو:اخ یکم جای تتوش درد داره
ران:اره ولی قشنگه
ریندو:قطعا مامان میکشدمون
ران:اون که معلومه
ریندو:ولی خوبیش اینه که میتونیم به ریو پزشو بدیم
ران:میتونم قیافشو تصور کنم
ران:ریندو من میرم یه کاری دارم باشه همینجا بمون
ریندو:باشه
دید ا.ت
داشتم قدم میزدم به یه مغاذه که تتو میکشید رسیدم که دوتا مرد خیلی مست اومدن سمتم
مرد ۱ : اینو باش کیف میده برای اینکه شبو باهاش بخوابی
* یهو بارون کرفت *
مرد ۲:زود باش بیا دیگه
ا.ت:ولم کنید
دید ریندو
منتظر ران بودم که دیدم دوتا مرد دارن یه دخترو ازیت میکنن منم رفتم سمتشون و به اون مرده که نوشیدنی دستشبود مشت زدم که خورد زمین و بیهوش شد ( مرد دومیه )
ادامشو بعدن ( خیلی دیرتر شاید هفته ی بعد ) میزارم و یه سوپرایزم دارم
دلیلمم برای اینکار اینه که
دلیل اولم:شارژم یک درصده
دلیل دومم:اسلن همایت نمیکنین
۹.۲k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.