پآرت5
عاشق بودن تا ابد
ویو گرافیه کوک
همه چی عادی بود و خبری از رئیس مافیای نبود اما امروز جیمین گفت رئیس کارمون داره الا سوار ماشین شدیم و داریم راه میوفتیم
جیمین وکوک رسیدن
تق تق (صدا در زدن)
رئیس: بیاین تو
رئیس: بشینید
جیمین: خب رئیس کارمون داشتین
رئیس: اره اما بچه ها شما مجبورید که حمله کنید به همون بزرگ ترین مافیا ی جهان
کوک: اما رئیس
رئیس: میدونم میدونم اما مجبورید دستور بالاسریاست
کوک و جیمین: باشه رئیس
رئیس: اماده باشین روزی که باید حمله کنیدو بهتون میگم
کوک و جیمین: ممنون رئیس
ذهن کوک
اَه میترسم کشته بشیم ای خدا (کوک عزیز نترس شما جفت بزریگ ترین مافیای جهانید) رفتم خونه و لباسامو عوض کردم و حمومم رفتم و گرفتم خوابیدم
بریم پیش ته ته
به بالادستای رئیس کوک دستور دادم به ما حمله کنند دلم به حالشون میسوزه اخه بالادستاشون از من دستور میگیرن دلم میخواد بیشتر از جفتم بدونم براهمین
ته: کای (داد)
کای: بله ارباب
ته: میخوام برام اطلاعات جفتمو در بیاری
کای: چشم ارباب
صبح
ویو گرافیه کوک
ویو گرافیه کوک
همه چی عادی بود و خبری از رئیس مافیای نبود اما امروز جیمین گفت رئیس کارمون داره الا سوار ماشین شدیم و داریم راه میوفتیم
جیمین وکوک رسیدن
تق تق (صدا در زدن)
رئیس: بیاین تو
رئیس: بشینید
جیمین: خب رئیس کارمون داشتین
رئیس: اره اما بچه ها شما مجبورید که حمله کنید به همون بزرگ ترین مافیا ی جهان
کوک: اما رئیس
رئیس: میدونم میدونم اما مجبورید دستور بالاسریاست
کوک و جیمین: باشه رئیس
رئیس: اماده باشین روزی که باید حمله کنیدو بهتون میگم
کوک و جیمین: ممنون رئیس
ذهن کوک
اَه میترسم کشته بشیم ای خدا (کوک عزیز نترس شما جفت بزریگ ترین مافیای جهانید) رفتم خونه و لباسامو عوض کردم و حمومم رفتم و گرفتم خوابیدم
بریم پیش ته ته
به بالادستای رئیس کوک دستور دادم به ما حمله کنند دلم به حالشون میسوزه اخه بالادستاشون از من دستور میگیرن دلم میخواد بیشتر از جفتم بدونم براهمین
ته: کای (داد)
کای: بله ارباب
ته: میخوام برام اطلاعات جفتمو در بیاری
کای: چشم ارباب
صبح
ویو گرافیه کوک
۲.۴k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.