part وقتی عاشق پسر عموت شدی آخر

part وقتی عاشق پسر عموت شدی آخر
part آخر
(بعد عروسی)
سوار ماشین شدیدم به سمت خونه حرکت کردیم ته ماشین رو پارک کرده رفتیم داخل خونه که ده براید بقل کرد منو برو تو اتاق(چیه فکردی از اون کاری میخوان انجام بدن نه دادش لونا حاملس از اون کارا نمیکنن فقط خوابیدن)
2 سال بعد
ته و لونا صاحبه یه دختر خوشگل میشن که کپی مامانشه ولی بابایی هست و در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کردن











و پایان فیک امیدوارم از فیک خوشتون اومده باشه میدونم بد تموم شد ولی به بزرگی خودتون ببخشید