my crazy love p:55
ویو لیسا
آماده شدم کوک پایین پله ها وایساده بود رفتم پیشش
+کوک کجا قرار بریم
_میریم ویلا +کدوم ویلا _سوارشو رسیدیم میفهمی
رسیدیم به همون جایی که کوک میگفت خارج از شهر بود رفتیم داخل استخر پر از بادکنک های کرم مشکی بود دقیقاً با لباسم ست بود . پیاده شدم که کوک آمد دستمو گرفت
لیسا : کوک کیا هستن
کوک :خودمو خودت
+چی منظورت چیه
_بنظرم به عنوان یه دکتر و مافیا اونقدر خنگ نباشی که نفهمی دوست دارم پس اوردمت اینجا تا مال خودم کنمت
+این آدم رباییه ولم کن
_باشه بابا تو راست میگه (لیسا رو میندازه رو کولش )
+ولم کن دیونه _خیلی تکون میخوریا
ویو کوک
با فیلیکس هماهنگ کرده بودیم ویلا رو آماده کنه میخوام لیسا رو برای خودم کنم ،این چیزیه که من میخوام و بدستش میارم بعد از کلی مکافات
لیسا رو بردمش داخل خانه.
_خب چاگیا دیگه راه فرار نداری گذاشتمش رو مبل
+دیونه من کار و بار دارم _ارع میدونم منم کار دارم +خب دیگه برو به کارت برس _اخه کارم تویی
رفتم پیشش نشستم و سرمو گذاشتم رو شونش
_لالیسا مانوبان خودت که میدونی من قبلاً یه دوست دختر داشتم که بهم خیانت کردم اون موقع قسم خوردم دیگه عاشق نشم تا تو وارد زندگیم شدی (لبخندو لحن آروم ) به زندگی بیخودم رنگ دادی نمیدونم چجوری اما دلمو بدست آوردی فکر میکردم دوست ندارم اما شنیدی میگن آدما تا چیزیو از دست ندن قدرشو نمیدونن منم همینطور وقتی تو رفتی تازه فهمیدم باز عاشق شدم و الآنم نمی تونم بدون تو زندگی کنم میشه باز برای من شی (بلند میشه و تو چشاش لیسا نگاه میکنه )
ویو لیسا
بعد از حرفایی که زد شوکه شدم که فکرشو میکرد جئون جونگ کوک به اون سردی الان احساسشو بهم بگه ازم بخواد پیشش باشم . من کوک رو دوست داشتم پس فکر کردم بتونم با یه کیس جوابمو بهش بگم . رفتم جلو لبامو رو لباش گذاشتم اونم همکاری کرد بلندم کردو گذاشت رو پاش
_خیلی دوست دارم لالیسا مانوبان
+منم همینطور جئون جونگ کوک
آماده شدم کوک پایین پله ها وایساده بود رفتم پیشش
+کوک کجا قرار بریم
_میریم ویلا +کدوم ویلا _سوارشو رسیدیم میفهمی
رسیدیم به همون جایی که کوک میگفت خارج از شهر بود رفتیم داخل استخر پر از بادکنک های کرم مشکی بود دقیقاً با لباسم ست بود . پیاده شدم که کوک آمد دستمو گرفت
لیسا : کوک کیا هستن
کوک :خودمو خودت
+چی منظورت چیه
_بنظرم به عنوان یه دکتر و مافیا اونقدر خنگ نباشی که نفهمی دوست دارم پس اوردمت اینجا تا مال خودم کنمت
+این آدم رباییه ولم کن
_باشه بابا تو راست میگه (لیسا رو میندازه رو کولش )
+ولم کن دیونه _خیلی تکون میخوریا
ویو کوک
با فیلیکس هماهنگ کرده بودیم ویلا رو آماده کنه میخوام لیسا رو برای خودم کنم ،این چیزیه که من میخوام و بدستش میارم بعد از کلی مکافات
لیسا رو بردمش داخل خانه.
_خب چاگیا دیگه راه فرار نداری گذاشتمش رو مبل
+دیونه من کار و بار دارم _ارع میدونم منم کار دارم +خب دیگه برو به کارت برس _اخه کارم تویی
رفتم پیشش نشستم و سرمو گذاشتم رو شونش
_لالیسا مانوبان خودت که میدونی من قبلاً یه دوست دختر داشتم که بهم خیانت کردم اون موقع قسم خوردم دیگه عاشق نشم تا تو وارد زندگیم شدی (لبخندو لحن آروم ) به زندگی بیخودم رنگ دادی نمیدونم چجوری اما دلمو بدست آوردی فکر میکردم دوست ندارم اما شنیدی میگن آدما تا چیزیو از دست ندن قدرشو نمیدونن منم همینطور وقتی تو رفتی تازه فهمیدم باز عاشق شدم و الآنم نمی تونم بدون تو زندگی کنم میشه باز برای من شی (بلند میشه و تو چشاش لیسا نگاه میکنه )
ویو لیسا
بعد از حرفایی که زد شوکه شدم که فکرشو میکرد جئون جونگ کوک به اون سردی الان احساسشو بهم بگه ازم بخواد پیشش باشم . من کوک رو دوست داشتم پس فکر کردم بتونم با یه کیس جوابمو بهش بگم . رفتم جلو لبامو رو لباش گذاشتم اونم همکاری کرد بلندم کردو گذاشت رو پاش
_خیلی دوست دارم لالیسا مانوبان
+منم همینطور جئون جونگ کوک
۸.۸k
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.