گروه عاشق پارت ۳
*صبح شد*
#رزی
ساعت ۹ بود
همه ی بچه هارو بیدار کردم اولش بلند نمیشدن ولی بعدش که بهشون گفتم امروز قراره فن ساین بی تی اس بریم با ذوق و شوق بیدار شدن... به جز اون دختره ی لجباز که خودتون میدونید یعنی جیسو
-جیسو پاشو
جیسو: بزار بخوابم
-پاشو یه خبر خوب دارم برات
جیسو: چیه جین ازم خواستگاری کرد؟
ازهمون جا فهمیدم جیسو هنوز عاشق جینه
-پس عاشق جینی
جیسو یهو پرید وگفت: چی؟ نه. چرا من باید عاشق اون باشم.
رفتم حرف بزنم که پرید وسط حرفم: اها نکنه چون معروفه میگی اگه اینجوری باشه ماهم تا چند سال دیگه معروف میشیم اونوقت اونا میوفتن به دست و پامون.
با حرفاش قانع نشدم گفتم یه رودستی بزنم
-چیزه اخه دیشب تو خواب هی اسم اونو صدا میزدی واسه همین گفتم
جیسو: کی؟ من؟
-اره
جیسو: حتما اشتباه شنیدی
میدونستم انکار میکنه و بحث دیگه فایده ای نداره گفتم باشه
*یک ساعت مونده به فن ساین*
#لیسا
من خیلی ذوق دارم چون من حس میکنم عاشق کوک شدم
البته هیچکس نمیدونه
خب بچه ها حاضرید
همه به جز جیسو: اره
-خب پس جیسو کو
جنی: حتما بازم میخواد لجبازی کنه
جیسو اومد
واو خیلی خوشگل شده بود
-جیسو واسه کی انقدر خوشگل کردی
رزی: نکنه واسه جینه؟
جیسو چپ چپ به رزی نگا کرد از نگاش فهمیدم حدسم درست بود ولی به روم ننیاوردم
-خب دیگه بریم
بچه ها: بریم
جیسو: کی میشه کمپانی گروه رو تشکیل بده راننده بگیریم
جنی: اونی مگه من رانندگیم بده تازه کمپانی ماشین مدل بالا هم بهمون داده
جیسو: اوکی حالا بریم
*رسیدن*
-واو جمعیتو
#لیسا #جونگ_کوک #لیزکوک #رزی #جیمین #رزمین
#جیسو #جین #جینسو #جنی #تهیونگ #تهنی
#رزی
ساعت ۹ بود
همه ی بچه هارو بیدار کردم اولش بلند نمیشدن ولی بعدش که بهشون گفتم امروز قراره فن ساین بی تی اس بریم با ذوق و شوق بیدار شدن... به جز اون دختره ی لجباز که خودتون میدونید یعنی جیسو
-جیسو پاشو
جیسو: بزار بخوابم
-پاشو یه خبر خوب دارم برات
جیسو: چیه جین ازم خواستگاری کرد؟
ازهمون جا فهمیدم جیسو هنوز عاشق جینه
-پس عاشق جینی
جیسو یهو پرید وگفت: چی؟ نه. چرا من باید عاشق اون باشم.
رفتم حرف بزنم که پرید وسط حرفم: اها نکنه چون معروفه میگی اگه اینجوری باشه ماهم تا چند سال دیگه معروف میشیم اونوقت اونا میوفتن به دست و پامون.
با حرفاش قانع نشدم گفتم یه رودستی بزنم
-چیزه اخه دیشب تو خواب هی اسم اونو صدا میزدی واسه همین گفتم
جیسو: کی؟ من؟
-اره
جیسو: حتما اشتباه شنیدی
میدونستم انکار میکنه و بحث دیگه فایده ای نداره گفتم باشه
*یک ساعت مونده به فن ساین*
#لیسا
من خیلی ذوق دارم چون من حس میکنم عاشق کوک شدم
البته هیچکس نمیدونه
خب بچه ها حاضرید
همه به جز جیسو: اره
-خب پس جیسو کو
جنی: حتما بازم میخواد لجبازی کنه
جیسو اومد
واو خیلی خوشگل شده بود
-جیسو واسه کی انقدر خوشگل کردی
رزی: نکنه واسه جینه؟
جیسو چپ چپ به رزی نگا کرد از نگاش فهمیدم حدسم درست بود ولی به روم ننیاوردم
-خب دیگه بریم
بچه ها: بریم
جیسو: کی میشه کمپانی گروه رو تشکیل بده راننده بگیریم
جنی: اونی مگه من رانندگیم بده تازه کمپانی ماشین مدل بالا هم بهمون داده
جیسو: اوکی حالا بریم
*رسیدن*
-واو جمعیتو
#لیسا #جونگ_کوک #لیزکوک #رزی #جیمین #رزمین
#جیسو #جین #جینسو #جنی #تهیونگ #تهنی
۵۱.۲k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.