پارت اول شیطان ابی

پارت اول شیطان ابی
جسیکا و سومی داشتن میرفتن دنبال
اریل و ژولیت
جسیکا: سلام بچه ها
سوئی: سلاممممم
سومی: خب دیگه تا دیر نشده راه بیافتیم
ژولیت؛ کجا
سومی؛ یادت رفت بوسان دیگه
ژولیت؛ باشه ولی شبه ها
سوئی: اشکال نداره صبح میرسیم
راه میافتن
شب شده و نورا خاموش میشن ـ
که ماشینشون به یه کامیون برخورد میکنه
ـــــــــ
مجری: امروز ماشینی با چهار سرنشین با کامیون حمل گوشت برخورد کرد در حال حاظر سرنیشینان در کما به سر میبرند
جسیکا؛ اینجا کجاست
یونسو؛ سلام اینجا دنیای شینزوعه
سوئی: یعنی چی
یونسو: اینجا معلوم میشه کی شیطان و کی فرشته میشه
سومی: چی یعنی ما مردیم
یونسو: نه شما توی کمایید و اگر شیطان یا فرشته بشید دوباره برمیگردید اما باید کارهایی که بهتون سپرده میشه رو انجام بدید