طلسم شده او ‹ پارت ۹ ›
طلسم شده او ‹ پارت ۹ ›
ویو ادمین
بعد اینکه ا.ت به تهیونگ گفت بره بیرون ا.ت سریع حولشو پوشید و با ناراحتی به سمت اتاق تهیونگ رفت
ا.ت : -در میزنه-
ته : بیا تو
ا.ت : -هنوز سرش پایینه و روی تخت میشینه-
ته : ازم ناراحت شدی ؟
ا.ت : یکم
ته : معذرت میخوام
ا.ت : اشکالی نداره من تند برخورد کردم
ته : خب میخوای موهاتو خشک کنم ؟ نباید با موی خیس بخوابی
ا.ت : ام باشه
ویو تهیونگ
وقتی درخواستمو قبول کرد رفتم سشوار رو اوردم و تیکه تیکه موهاشو خشک کردم
ته : -اروم حرف میزنه- لعنتی چقدر موهات نرمه ، من تورو حتما مال خودم میکنم
ا.ت : چیزی گفتی ؟
ته : عا فقط گفتم که موهای خوش حالتی داری
ا.ت : اها ممنون
ته : خواهش ، خب دیگه من میرم بیرون لباستو بپوش بعد صدام کن بیام
ا.ت : باشه
ویو ادمین
ا.ت داشت حولشو باز میکرد و تهیونگ حس کرد که لباسشو پوشیده واسه همین اروم بدون اینکه ا.ت متوجه شه درو باز میکنه ولی با بدن ل*خت ا.ت مواجه میشه و سریع درو میبنده
ته : -توی ذهنش حرف میزنه- خدایا من این بشرو مال خودم میکنم
ا.ت : خب دیگه میتونی بیای -اسلاید دوم-
ته : -درو باز میکنه- چقدر بهت میاد لباسه
ا.ت : واقعا ؟
ته : اره
ا.ت : خب دیگه من خیلی خستمه میخوام بخوابم
ته : باشه
ویو ادمین
بعد مکالمه هردوشون دو سر تخت میخوابن و نزدیکای صبح ا.ت تهیونگو توی خواب بغل میکنه جوری که سر تهیونگ روی قفسه سینه ا.ت هست
ویو تهیونگ
نور روشنی حس میکردم ، فکر کنم دیگه صبح شده بود ، داشتم چشمامو باز میکردم که یهو دیدم توی بغل ا.تم ، محکم بغلش کردم و بیشتر خودمو توی بغلش جا کردم ، لعنتی خیلی نرم بود
ویو ا.ت
نور خورشید داشت به چشمم میتابید چشمامو باز کردم و با صحنه ای که الان توش بودم مواجه شدم
ا.ت : -جیغ میزنه و از بغل تهیونگ میاد بیرون-
ته : چیشده من کجام -مات خوابه-
ا.ت : من توی بغل تو چیکار میکنممم
ته : تو منو بغل کردی
ا.ت : چی ؟
ته : بله خانم خانما ، دیگه اشکالیم نداره چون من دیگه به هر حال دوست پسرتم
ا.ت : اممممم...
ته : -نزدیک ا.ت میشه- تو دیگه مال منی ، مگه نه ؟
ا.ت : -خجالت زده میشه و به چشمای تهیونگ خیره میشه-
ویو ادمین
بعد از مکالمه تهیونگ فک ا.تو میاره بالا و یک ب*وسه ۵ مینی رو اغاز میکنن که هردوشون همراهی میکنن و اخراش ا.ت نفس تنگی میگیره که به قفسه سینه تهیونگ میزنه تا تمومش کنه
ته : اومم خوب همراهی کردی
ا.ت : ا-اره...
شرط پارت بعد : ۵ کام - ۵ لایک
ویو ادمین
بعد اینکه ا.ت به تهیونگ گفت بره بیرون ا.ت سریع حولشو پوشید و با ناراحتی به سمت اتاق تهیونگ رفت
ا.ت : -در میزنه-
ته : بیا تو
ا.ت : -هنوز سرش پایینه و روی تخت میشینه-
ته : ازم ناراحت شدی ؟
ا.ت : یکم
ته : معذرت میخوام
ا.ت : اشکالی نداره من تند برخورد کردم
ته : خب میخوای موهاتو خشک کنم ؟ نباید با موی خیس بخوابی
ا.ت : ام باشه
ویو تهیونگ
وقتی درخواستمو قبول کرد رفتم سشوار رو اوردم و تیکه تیکه موهاشو خشک کردم
ته : -اروم حرف میزنه- لعنتی چقدر موهات نرمه ، من تورو حتما مال خودم میکنم
ا.ت : چیزی گفتی ؟
ته : عا فقط گفتم که موهای خوش حالتی داری
ا.ت : اها ممنون
ته : خواهش ، خب دیگه من میرم بیرون لباستو بپوش بعد صدام کن بیام
ا.ت : باشه
ویو ادمین
ا.ت داشت حولشو باز میکرد و تهیونگ حس کرد که لباسشو پوشیده واسه همین اروم بدون اینکه ا.ت متوجه شه درو باز میکنه ولی با بدن ل*خت ا.ت مواجه میشه و سریع درو میبنده
ته : -توی ذهنش حرف میزنه- خدایا من این بشرو مال خودم میکنم
ا.ت : خب دیگه میتونی بیای -اسلاید دوم-
ته : -درو باز میکنه- چقدر بهت میاد لباسه
ا.ت : واقعا ؟
ته : اره
ا.ت : خب دیگه من خیلی خستمه میخوام بخوابم
ته : باشه
ویو ادمین
بعد مکالمه هردوشون دو سر تخت میخوابن و نزدیکای صبح ا.ت تهیونگو توی خواب بغل میکنه جوری که سر تهیونگ روی قفسه سینه ا.ت هست
ویو تهیونگ
نور روشنی حس میکردم ، فکر کنم دیگه صبح شده بود ، داشتم چشمامو باز میکردم که یهو دیدم توی بغل ا.تم ، محکم بغلش کردم و بیشتر خودمو توی بغلش جا کردم ، لعنتی خیلی نرم بود
ویو ا.ت
نور خورشید داشت به چشمم میتابید چشمامو باز کردم و با صحنه ای که الان توش بودم مواجه شدم
ا.ت : -جیغ میزنه و از بغل تهیونگ میاد بیرون-
ته : چیشده من کجام -مات خوابه-
ا.ت : من توی بغل تو چیکار میکنممم
ته : تو منو بغل کردی
ا.ت : چی ؟
ته : بله خانم خانما ، دیگه اشکالیم نداره چون من دیگه به هر حال دوست پسرتم
ا.ت : اممممم...
ته : -نزدیک ا.ت میشه- تو دیگه مال منی ، مگه نه ؟
ا.ت : -خجالت زده میشه و به چشمای تهیونگ خیره میشه-
ویو ادمین
بعد از مکالمه تهیونگ فک ا.تو میاره بالا و یک ب*وسه ۵ مینی رو اغاز میکنن که هردوشون همراهی میکنن و اخراش ا.ت نفس تنگی میگیره که به قفسه سینه تهیونگ میزنه تا تمومش کنه
ته : اومم خوب همراهی کردی
ا.ت : ا-اره...
شرط پارت بعد : ۵ کام - ۵ لایک
۱.۴k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.