p19
خواستم برم تو حیاط رفتم یکم با جونگ کوک قدم بزنم نمیدونم چرا باید اونو مقصر اتفاق دیشب بدونم اون داره با جون و دل مواظبت میکنه ازم بعد من حالم اینجوریه رفتم سمتش جلوش وایسادم دوتا دستامو رو صورتش گذاشتم محکم لباشو بوسیدم اونم دستاشو دورکمرم قفل کرد لبامو مک میزد دست کشید به باسنم دادم بالا دستشو زد به موهام داد کنار فاصله دادم سرمو من:مرسی که پیشمی زندگیم کوک:منم از تو ممنونم من:نباید با تو سرد برخورد میکردم و فکر کردی دوست ندارم ولی من عاشقتم هراتفاقیم بیوفته کنارتم کوک:منم عاشقتم هیچی به غیر از خوشحالیه تو برام مهم نیست نمیدونی چقدر آرامش داری بغلم کرد کوک:حتی بغل کردنت عشقم همون موقع جکسون اومد جکسون:ارباب کوک:چیشده جکسون جکسون:خبر بدی براتون دارم خانوم کیم هم باید باشن من:چیشده کوک:بریم تو عشقم رفتیم تو اتاق کار جونگ کوک جکسون بهش گفت جکسون:ارباب نمیدونم چجوری بهتون بگم اون پارک عوضی دخترشون درباره خانوم بهش گفتن و اونم خواسته که خا خانومو ببرید پیشش وگرنه همه چیو از دست میدید مخصوصا خانوم رو
جونگ کوک خنده ای بلند از رو عصبانیت کرد معلوم بود خیلی عصبیه همون موقع لیوانو برداشت کوبید رو زمین شکست کوک:چه زری میزنی تو هان عوضیاااا من کی اموالمو در اختیار دیگران گذاشتم که این بار دومم باشه به هیچ وجح عشقمو دست اون کثافتا نمیدم به هیچ وجح جکسون نگهبانا و بادیگاردارو زیاد میکنی هیچکس حق نداره وارد اینجا بشه هیچکس حق نداره جیسو رو ازم بگیره رفتم سمتش بغلش کردم من:جونگ کوک محکم بغلم کرد گردنمو بوسید موهامو نوازش کرد کوک:نمیزارم ازم بگیرنت فهمیدی من:میترسم کوک:نترس من کناتم من:نه از اینکه بهت آسیب بزنن میترسم کوک:عشقم الان مهم تویی زندگیم تو نمیزارم دست کثیفشون بهت بخوره کوک:جکسون همین الان کاری که بهت گفتمو بکن جکسون:چشم قربان
اینم پارت بعد
جونگ کوک خنده ای بلند از رو عصبانیت کرد معلوم بود خیلی عصبیه همون موقع لیوانو برداشت کوبید رو زمین شکست کوک:چه زری میزنی تو هان عوضیاااا من کی اموالمو در اختیار دیگران گذاشتم که این بار دومم باشه به هیچ وجح عشقمو دست اون کثافتا نمیدم به هیچ وجح جکسون نگهبانا و بادیگاردارو زیاد میکنی هیچکس حق نداره وارد اینجا بشه هیچکس حق نداره جیسو رو ازم بگیره رفتم سمتش بغلش کردم من:جونگ کوک محکم بغلم کرد گردنمو بوسید موهامو نوازش کرد کوک:نمیزارم ازم بگیرنت فهمیدی من:میترسم کوک:نترس من کناتم من:نه از اینکه بهت آسیب بزنن میترسم کوک:عشقم الان مهم تویی زندگیم تو نمیزارم دست کثیفشون بهت بخوره کوک:جکسون همین الان کاری که بهت گفتمو بکن جکسون:چشم قربان
اینم پارت بعد
۳۲.۱k
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.