my omega
part³
کوک:سلام "اروم"
نامی:این کیه
جین:یه بچه رو جیمین از توی پاساژ دزدیدتش
ته:یونگی تو توی پاساژ چه گوهی میخوردی "سرد" به به امگا کوچولو
هوپی:یا علی این کی اومده اینجا
کوک:اگر نمیخواین برین من زنگ بزنم بیان منو ببرن "اروم"
جین:بیاین بریم این گنده ها هم میبریم
جیمین و کوک:نههههههههههههههههههههههه
هوپی:نه و نکمه
جین:خب من این کوچولو ها رو میبرم شماهم باید به حرف نامی گوش کنین
"پاساژ"
جیمین:ببینم کوچولو تو دوستی هم داری
کوک:نچ من از بچگی نه مدرسه رفتم نه هیچی توی خونه توسط بهترین معلم ها تدریس میشدم "اروم"
هوپی:اوخی حالا دلیل ماسک زدنت چیه
کوک:من یه امگام و خانوادم ترس اینو دارن که توسط الفایی که گفتم نیست مارک بشم برای همین باید ماسک بزنم
جین:خب عزیزان بیاین بریم خرید
کوک:میشه این غول پشت سر من نیاد "ترس"
نامی:تهیونگ بیا اینور گناه داره
"داخل مغازه"
جین:خب زیادی ولخرجی نکنین
همه:باشه
بعد از حرف هیونگ همه به سمت رگال ها رفتن رفتن، پسرک کوچک هنگامی که به سوی رگال های لباس میرفت لباسی چشمش رو گرفت یک لباس لش مشکی با شلوار کارگو مشکی ، پسر به سمت اون رفت و اون رو برداشت بعد به سمت اکسسوری رفت و یه گردنبند و یک انگشتر ست یا گردنبند برداشت بعد به سمت کفش ها رفت و یک کفش ساق دار مشکی برداشت و به سمت فروشنده رفت
کوک:ببخشید میشه اینا رو حساب کنین"اروم"
فروشنده:بله حتما.......خب قیمت اینا روی هم میشه ۷۸ وون
کوک:بفرمایین
فروشنده:از خریدتون لذت ببرید
کوک:من خریدم تمام شد "خنده"
جیمین:پس بیا یه دستی توی کمک به ما برسون
کوک:اخ اخ ولم کن میخوام برم مغازه بغل
جیمین:پس باید یکی باهات بیاد
جین:تهیونگ باهاش برو
کوک:نه اون نه
جین:بچه بیا باهاش برو
"بیرون مغازه"
ته:بالاخره گیرت اوردم بچه کوچولو "پوزخند"
کوک:به من دست نزن "اخم"
ته:کارت چی بوده
کوک:میخوام برم بستنی بخرم
ته:بچه عجیبی هستی
"بعد از خرید بستنی و خرید کردن همه"
جیمین:کوچولو کجایی
کوک:اینجام "خنده"
جین:خب بیاین برگردیم خب پسرا شما برین من با این کوچولو ها کار دارم
نامی:یا علی تک به تک میاین
"الفا ها رفتن"
هوپی:کوچولو گفتی دوستی نداری
کوک:نه دوستی ندارم"اروم"
جیمین:من میشم دوستت
هوپی:منم همینطور
جین:حالا همه دوستت یه سوال تو چرا از تهیونگ میترسی
هوپی:خب هیونگ جیمینم از یونگی میترسه
کوک:
کوک:سلام "اروم"
نامی:این کیه
جین:یه بچه رو جیمین از توی پاساژ دزدیدتش
ته:یونگی تو توی پاساژ چه گوهی میخوردی "سرد" به به امگا کوچولو
هوپی:یا علی این کی اومده اینجا
کوک:اگر نمیخواین برین من زنگ بزنم بیان منو ببرن "اروم"
جین:بیاین بریم این گنده ها هم میبریم
جیمین و کوک:نههههههههههههههههههههههه
هوپی:نه و نکمه
جین:خب من این کوچولو ها رو میبرم شماهم باید به حرف نامی گوش کنین
"پاساژ"
جیمین:ببینم کوچولو تو دوستی هم داری
کوک:نچ من از بچگی نه مدرسه رفتم نه هیچی توی خونه توسط بهترین معلم ها تدریس میشدم "اروم"
هوپی:اوخی حالا دلیل ماسک زدنت چیه
کوک:من یه امگام و خانوادم ترس اینو دارن که توسط الفایی که گفتم نیست مارک بشم برای همین باید ماسک بزنم
جین:خب عزیزان بیاین بریم خرید
کوک:میشه این غول پشت سر من نیاد "ترس"
نامی:تهیونگ بیا اینور گناه داره
"داخل مغازه"
جین:خب زیادی ولخرجی نکنین
همه:باشه
بعد از حرف هیونگ همه به سمت رگال ها رفتن رفتن، پسرک کوچک هنگامی که به سوی رگال های لباس میرفت لباسی چشمش رو گرفت یک لباس لش مشکی با شلوار کارگو مشکی ، پسر به سمت اون رفت و اون رو برداشت بعد به سمت اکسسوری رفت و یه گردنبند و یک انگشتر ست یا گردنبند برداشت بعد به سمت کفش ها رفت و یک کفش ساق دار مشکی برداشت و به سمت فروشنده رفت
کوک:ببخشید میشه اینا رو حساب کنین"اروم"
فروشنده:بله حتما.......خب قیمت اینا روی هم میشه ۷۸ وون
کوک:بفرمایین
فروشنده:از خریدتون لذت ببرید
کوک:من خریدم تمام شد "خنده"
جیمین:پس بیا یه دستی توی کمک به ما برسون
کوک:اخ اخ ولم کن میخوام برم مغازه بغل
جیمین:پس باید یکی باهات بیاد
جین:تهیونگ باهاش برو
کوک:نه اون نه
جین:بچه بیا باهاش برو
"بیرون مغازه"
ته:بالاخره گیرت اوردم بچه کوچولو "پوزخند"
کوک:به من دست نزن "اخم"
ته:کارت چی بوده
کوک:میخوام برم بستنی بخرم
ته:بچه عجیبی هستی
"بعد از خرید بستنی و خرید کردن همه"
جیمین:کوچولو کجایی
کوک:اینجام "خنده"
جین:خب بیاین برگردیم خب پسرا شما برین من با این کوچولو ها کار دارم
نامی:یا علی تک به تک میاین
"الفا ها رفتن"
هوپی:کوچولو گفتی دوستی نداری
کوک:نه دوستی ندارم"اروم"
جیمین:من میشم دوستت
هوپی:منم همینطور
جین:حالا همه دوستت یه سوال تو چرا از تهیونگ میترسی
هوپی:خب هیونگ جیمینم از یونگی میترسه
کوک:
۵.۱k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.