جمهوری اسلامی ایران
#جمهوری_اسلامی_ایران
وقتی خیلی ف&اکیه
pt1
ا.ت:یه روز معمولی داشتم برای خودم توی کافه کار میکردم که یهو گارسون با سرعت اومد گفت که
گ: (گ همون گارسونه) خانم ا.ت اقای جئون جانگکوک اومدن
ا.ت:خب حالا مگه چیه یه مشتری سادست بابا
گ:نه خانوم ایشون مدیر شرکت جئون هستن همون شرکتی که پدرتون توش کار میکنه
ا.ت:چیی!(عربده،تعجب)اوکی اوکی منوی vipرو به خدمتشون ببر
گ:چشم.
گارسون رفت که منو رو برای کوک ببره.
گ:سلام اقای جئون،لطفا از منو هرچیزی که خواستین رو انتخاب کنید ما سریع براتون امادش میکنیم
ک:(ک هم همون کوکه)خیلی ممنون ولی من نیومدم که چیزی بخورم
گ:عه!پس برای چه کاری به اینجا اومدین؟
ک:لطفا به رییست بگو بیاد اینجا
گ:چشم
ک:سریع
گارسون رفت که ا.ت رو خبر کنه
گ:خانوم ا.ت اقای جئ.ن سریع میخواد شمارو ببینه
ا.ت:چی؟چراخب؟
گ:نمیدونم فقط گفت به رییست بگو بیاد
ا.ت:باشه بریم!!!
ات میره که ببینه کوک چیکارش داره
ا.ت:بفرمایید اقای جئون بامن کاری داشتین؟؟
ک:اره،ببینم تو دختر اقای جویانگ نیستی (جویانگ اسم پد ا.ت هستش)
ا.ت:بله
ک:خیلی هم خوبه
ویو کوک
اوففف عجب اندامی داره هاااا باید به شام دعوتش کنم
اتمام ویو کوک
ک:میتونی بری...
ا.ت چشم
ویو ا.ت
یعنی چی؟
فقط میخاست بگه که تو دختر جویانگی
عجیبه عجب ادمایی پیدا شده
اتمام ویو ا.ت
ک:اها راستی من میخواستم که به شام دعوتت کنم تو خونم
لطفا رد نکن
کوک به ا.ت نزدیک شد
ا.ت:اما اقای ج......
کوک حرفشو قطع کرد و گفت دیگه میتونی کوک صدام کنی ودیگه حرفی نزن شب میبینمت
اقای نیم ادرس و شماره تلفن رو به هشون بده
ن:چشم اقای جئون،خانوم لطفا چیزایی که میگمو یادداشت کنید
ا.ت:باشه،تموم شد راستی ساعت چند باید بیام؟
ن:اون رو اقای جئون معین میکنه و بعد بهتون میگم،روز خش
ا.ت به خونه میره و اتاق ات با آنی مشترکه
ا.ت: سلام مامان و بابا من برگشتم
به سمت اتاق میره
ا.ت: های انی
علامت انی&
&:سلام (از قیافه مضطرب و خسته ا.ت میفهمه چیشده)ا.تی چیزی شده
ا.ت:نه چیزی نیست
&:چرا یه چیزیت شده
ا.ت:ای بابا توهم چه زود میفهمیا
&:مااینیم دیگه
ات:با یکی از دوستام قرار شام دارم
&:اووووو
ا.ت:اره موندم چی بپوشم
ادامه دارد...............
خب گایز چون پارت اوله هیچ شرایطی نداره پار اول و دوم رو اشانتیون قرار دادم البته اگر حمایذ کنید💜✨
وقتی خیلی ف&اکیه
pt1
ا.ت:یه روز معمولی داشتم برای خودم توی کافه کار میکردم که یهو گارسون با سرعت اومد گفت که
گ: (گ همون گارسونه) خانم ا.ت اقای جئون جانگکوک اومدن
ا.ت:خب حالا مگه چیه یه مشتری سادست بابا
گ:نه خانوم ایشون مدیر شرکت جئون هستن همون شرکتی که پدرتون توش کار میکنه
ا.ت:چیی!(عربده،تعجب)اوکی اوکی منوی vipرو به خدمتشون ببر
گ:چشم.
گارسون رفت که منو رو برای کوک ببره.
گ:سلام اقای جئون،لطفا از منو هرچیزی که خواستین رو انتخاب کنید ما سریع براتون امادش میکنیم
ک:(ک هم همون کوکه)خیلی ممنون ولی من نیومدم که چیزی بخورم
گ:عه!پس برای چه کاری به اینجا اومدین؟
ک:لطفا به رییست بگو بیاد اینجا
گ:چشم
ک:سریع
گارسون رفت که ا.ت رو خبر کنه
گ:خانوم ا.ت اقای جئ.ن سریع میخواد شمارو ببینه
ا.ت:چی؟چراخب؟
گ:نمیدونم فقط گفت به رییست بگو بیاد
ا.ت:باشه بریم!!!
ات میره که ببینه کوک چیکارش داره
ا.ت:بفرمایید اقای جئون بامن کاری داشتین؟؟
ک:اره،ببینم تو دختر اقای جویانگ نیستی (جویانگ اسم پد ا.ت هستش)
ا.ت:بله
ک:خیلی هم خوبه
ویو کوک
اوففف عجب اندامی داره هاااا باید به شام دعوتش کنم
اتمام ویو کوک
ک:میتونی بری...
ا.ت چشم
ویو ا.ت
یعنی چی؟
فقط میخاست بگه که تو دختر جویانگی
عجیبه عجب ادمایی پیدا شده
اتمام ویو ا.ت
ک:اها راستی من میخواستم که به شام دعوتت کنم تو خونم
لطفا رد نکن
کوک به ا.ت نزدیک شد
ا.ت:اما اقای ج......
کوک حرفشو قطع کرد و گفت دیگه میتونی کوک صدام کنی ودیگه حرفی نزن شب میبینمت
اقای نیم ادرس و شماره تلفن رو به هشون بده
ن:چشم اقای جئون،خانوم لطفا چیزایی که میگمو یادداشت کنید
ا.ت:باشه،تموم شد راستی ساعت چند باید بیام؟
ن:اون رو اقای جئون معین میکنه و بعد بهتون میگم،روز خش
ا.ت به خونه میره و اتاق ات با آنی مشترکه
ا.ت: سلام مامان و بابا من برگشتم
به سمت اتاق میره
ا.ت: های انی
علامت انی&
&:سلام (از قیافه مضطرب و خسته ا.ت میفهمه چیشده)ا.تی چیزی شده
ا.ت:نه چیزی نیست
&:چرا یه چیزیت شده
ا.ت:ای بابا توهم چه زود میفهمیا
&:مااینیم دیگه
ات:با یکی از دوستام قرار شام دارم
&:اووووو
ا.ت:اره موندم چی بپوشم
ادامه دارد...............
خب گایز چون پارت اوله هیچ شرایطی نداره پار اول و دوم رو اشانتیون قرار دادم البته اگر حمایذ کنید💜✨
۱۷۴
۲۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.