یوسفم بازی ز تزویر زلیخا خورده ام
یوسفم بازی ز تزویر زلیخا خورده ام
گرچه برچسب جنون از ایل لیلا خورده ام
آدمی سرگشته ام در خاکی تردید و وهم
سیب کال از خواهش دستان حوا خورده ام
راه دور و وقت تنگ و قرن ، قرن بی کسی
تکه سنگی در حضور درد ، تیپا خورده ام
ای شمایانی که از ساحل تماشا می کنید
آب شور از موج خیزِ تلخ دریا خورده ام
پا به پای دفتر سقراط شعرم بارها
شوکران با حکم بیتی نامقفا خورده ام
کوله ام سرشارِ آهِ شعرهای خط خطی است
وه چه شب هایی که غم با طعم حلوا خورده ام
می کند نارنجهای مصر درمان عاقبت
زخم هایی را که از دست زلیخا خوردهام
گرچه برچسب جنون از ایل لیلا خورده ام
آدمی سرگشته ام در خاکی تردید و وهم
سیب کال از خواهش دستان حوا خورده ام
راه دور و وقت تنگ و قرن ، قرن بی کسی
تکه سنگی در حضور درد ، تیپا خورده ام
ای شمایانی که از ساحل تماشا می کنید
آب شور از موج خیزِ تلخ دریا خورده ام
پا به پای دفتر سقراط شعرم بارها
شوکران با حکم بیتی نامقفا خورده ام
کوله ام سرشارِ آهِ شعرهای خط خطی است
وه چه شب هایی که غم با طعم حلوا خورده ام
می کند نارنجهای مصر درمان عاقبت
زخم هایی را که از دست زلیخا خوردهام
۱.۴k
۱۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.