ی دختره ۱۱ ساله ای بود.
ی دختره ۱۱ ساله ای بود.
ی عالمه عروسک داشت و ا بین این همع عروسک ی عروسک داغون و خراب بود.
ولی جالبه بیشتر وقتشو صرف عروسک داغونه مکرد و با اون بازی مکرد.
ی روز دوستش ازش پرسید؛ ت ک ابن همه عروسک سالم خشکل دری چر همیشه دری با ابن عروسک داغونه بازی مکنی؟ چر نمیریزیش دور؟!
دختر گف؛ درسته داغون و خرابه ولی م دوسش درم..:)
اینم جریان ادماس..
ت اگ واقعا کسیو دوس داشته باشی هرچقدم داغون باشه ت پاش وای میسی:)
اخه ادمای داغونو نباید تنها گذاش..
باید کنارش بمونی تا مثل قبل شه،و احساس تنهایی نکنه:))
توی زندگیمون یاد بگیریم ادمای داغونو تنها نزاریم و نریم سراغ ادمای جدید:)
ی عالمه عروسک داشت و ا بین این همع عروسک ی عروسک داغون و خراب بود.
ولی جالبه بیشتر وقتشو صرف عروسک داغونه مکرد و با اون بازی مکرد.
ی روز دوستش ازش پرسید؛ ت ک ابن همه عروسک سالم خشکل دری چر همیشه دری با ابن عروسک داغونه بازی مکنی؟ چر نمیریزیش دور؟!
دختر گف؛ درسته داغون و خرابه ولی م دوسش درم..:)
اینم جریان ادماس..
ت اگ واقعا کسیو دوس داشته باشی هرچقدم داغون باشه ت پاش وای میسی:)
اخه ادمای داغونو نباید تنها گذاش..
باید کنارش بمونی تا مثل قبل شه،و احساس تنهایی نکنه:))
توی زندگیمون یاد بگیریم ادمای داغونو تنها نزاریم و نریم سراغ ادمای جدید:)
۱۵.۸k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.