سناریو کوتاه ✨🍷
جنگل تو غروب قشنگتره...زمانی که دو تا خورشید کنار هم دیده میشن...خورشید قلب مرد جوون..و خورشید آسمون نارنجی و بنفش رنگ...
یونگی آخرین عکس رو از هوسوک می گیره...به صورت هوسوک خیره میشه و لبخند تلخی رو صورتش نقش می بنده...به سمت خونه حرکت می کنن..آسمون تاریک شده بود و ستاره ها مثل برق چشمای هوسوک می درخشیدن...
_هوسوکا!..
+...
_هوسوک شی..!..
+..
یونگی پشت سرش رو نگاه می کنه...هیچ کس اطرافش نبود!...حالا یادش اومد!...توی تصادف ماه پیش...اون رو از دست داد!...
زانوهاش سست میشن و روی زمین می افته...قطرات اشکش برای سرازیر شدن عجله داشتن...دوربین رو برمی داره و به عکسها نگاه می کنه...جای یه خورشید دیگه توی همه عکساش خالی بود!...انگار آسمون قلب یونگی..بدون اون خورشید روشن نبود!...
مغز آدم هم می دونه که قلب عاشق بدون معشوقش دووم نمیاره...و توی تنهایی،توهمات هرروز گسترده تر از قبل میشن...
#shortscenarios_by_myj
یونگی آخرین عکس رو از هوسوک می گیره...به صورت هوسوک خیره میشه و لبخند تلخی رو صورتش نقش می بنده...به سمت خونه حرکت می کنن..آسمون تاریک شده بود و ستاره ها مثل برق چشمای هوسوک می درخشیدن...
_هوسوکا!..
+...
_هوسوک شی..!..
+..
یونگی پشت سرش رو نگاه می کنه...هیچ کس اطرافش نبود!...حالا یادش اومد!...توی تصادف ماه پیش...اون رو از دست داد!...
زانوهاش سست میشن و روی زمین می افته...قطرات اشکش برای سرازیر شدن عجله داشتن...دوربین رو برمی داره و به عکسها نگاه می کنه...جای یه خورشید دیگه توی همه عکساش خالی بود!...انگار آسمون قلب یونگی..بدون اون خورشید روشن نبود!...
مغز آدم هم می دونه که قلب عاشق بدون معشوقش دووم نمیاره...و توی تنهایی،توهمات هرروز گسترده تر از قبل میشن...
#shortscenarios_by_myj
۲۰.۴k
۲۵ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.