پارت ۸۴

"ات"

جیهوپ : اوممم...
کوک : ای کیر خر درونت چلغوز سگ(´Д` )
تهیونگ:داداش برو دهنتو با اب و صابون بشور امروز خیلی فش دادی(ー_ー;)

هوسوک برگشت رو تخت نشست
جیهوپ : راستی ات...کجا بودی؟

_____
جین : جیغغغغغغغغغغ موقعیت اضطراریییییییی
_____
ات : فرمانده کیمه از بیرون دارن جیغ میکشن ؟
تهیونگ : فک کنم هنوز بخاطر جریان رسمی شدن فرمانده مین و فرمانده پارک فشاریه
ات : فرمانده پارک؟
کوک : جیمینو میگه
ات : جیمین..جیمین فرمانده شده؟!
تهیونگ : اره..فرمانده نیروی نظامی
ات : اومم..پس..جیمین اخر ترفیع شد

جین : دختره احمق کجایی بیا نجاتمون بده!
ات : چه اتفاقی افتاده؟
جین : یه هیولا اون بیرونه!/(´Д` )

من و پسرا رفتیم بیرون

ات : وای ریدم....فرمانده مینننن بهش حمله نکنیننننن
جین : چی بلغور کردی!(´Д` )
ات : سگم سربروسه
کوک و تهیونگ : هااااااااا!!(； Д)ﾟﾟ

یونگی : ات این چیههههههه!
ات : پ..پیمان بستم (・・;)
ویژگی سربروس : سگه،سه تا سر داره :>، اندازش چند برابر انسانه

جین : خو مث ادم اشنا پیدا کن احمق (´Д` )
ات : سربروس حمله نکنننن اینا دوستامونن

رفتم پیشش
جیمین : اینو کجا پیدا کردی
ات : الان میشینم و به همتون میگم...که طی این ۳ سال چه چیزایی دیدم

یونگی : از چهرت معلومه خیلی مهمه
ات : خیلی فرمانده مین...چطور بگم...اینطوریه که اگه کسی نفهمه...ممکنه تا ۵ یا ۶ چند سال اینده هممون نابود میشیم...نه فقد ما...نسل انسانها از بین میره!

جین : چ..چی
جیمین : نسل انسانا...از بین میره

ات : منبع تمام هیولاها...خودش یه هیولا بزرگتر و بزرگتریه...خیلی بزرگ که کسی نمیتونه تصورشو کنه...اربابِ ماه"moon lord"