𝐧𝐚𝗺𝐞:𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐝 𝐝𝐫𝐞𝐞𝗺 𝐩𝐚𝐫𝐭:𝐧𝐢𝐧𝐞

لباسمو ک پوشیدمو یکم میکاپ کردم شروع کردم تو گوشی چرخیدن
-ا.ت،پسره رسیده برو پایین
بت بی محلی از بغلش رد شدمو رفتم پایین
دیدم به ماشین تکیه داده و سرش تو گوشیشه،وقتی من اومدم سرشو آورد بالا و وقتی منو دید یه لبخند بهم زد ک هیج عکس العملی نشون ندادم
اومدو درو برام باز کرد که نشستم توی ماشین خودشم سوار شد،
ماشینو به حرکت در اورد،هیچ ایده یی از جایی ک میرفتیم نداشتم
گفت:حتی واست سوال نیست داریم کجا میریم؟
+واسم مهم نیست،اگر زور خانوادم نبود الان من اینجا نبودمو داشتم با دوستام عشقو حال میکردم
-حتما مامانت گفته اگه فرار کنی کاری میکنم همه جا به خاکو خون کشیده شه نه؟!
+...
-جوابمو بده!
+عاره...گفته‌‌...
-خوبه،داریم میریم کافه
+...
به بیرون خیره شدمو سعی کردم بغضمو قورت بدم،پارچه شلوارمو توی مشتم فشار میدادم
یه قطره اشک از چشمام چکید
دیدم زد رو ترمز
+رسیدیم؟
-نه
دستشو آورد سمت صورتم که اشکو پاک کنه،ولی فک کردم میخاد بزنم واسه همین چشمامو رو هم فشار دادم
.
.
.
.
.
.
نمنه بعد قرن ها گشادی پارت جدید آپ کردمممم^___^.
#bts #smut #jhope #army#fiction#mafia#baddreem#kimnamjoon#
#Kimsookjin #minyoongi#junghousok#parkjimin
#Kimteahyoung#jeonjungkook
#ارمی#فیکشن#اسمات#جین#یونگی#شوگا #جانگ_هوسوک #جیهوپ #پارک_جیمین #جیمین#تهیونگ#وی#جونگکوک#ارام#ویسگون