پارت ۵۸

ویو یونگی
این بچه چنگده اوشگوله
راستش چند وقت پیش من دفترچه خاطرات جیمینو پیدا کردم و......فهمیدم بهم علاقه داره
واییی کوشولو رو ببینا داره سعی میکنه گریه نکنه
+جیمین
∆ب...بله پسره کو؟
+ایناهاش دیگه
∆من که کسی رو نمیبینم
+جیمین اون کسی که بهش علاقه دارم توعی....خیلی وقت بود میخواستم بهت بگم ولی فکر میکردم قبولم نکنی
∆استاپ یه لحظه تایم تایم
گفتی الان چی؟
+من تورو دوست دارم
خشکش زد دوباره
دستمو بردم زیر دماغش ولی نفس نمیکشید شت
+هوهووووو جیمیننننن اروم باشششش
∆باید.... برم.. دس... دستشویی
+اوکی اوکی برو بعدا بهم جواب بده استرسم نداشته باش....