چند پارتی جین ادامه پارت اول
سلام کیوتام ممنون از اینکه لایک میکنید
ویو ات
خب بلاخره جین راه افتاد که بریم و طبق عادتی که داشت دستم رو گرفته بود و با اون دستش رانندگی میکرد اون واقعا یه مرد جنتلمن بود و همینطور جذاب ذول زده بودم بهش به موهاش که بلند قهوه ای روشن بودن به لبخندی روی لبش داشت و خود به خود روی لبم خنده می اورد
- یا انقدر جذابم که یک ساعته داری نگام میکنی
+ چیه خوب دوست دارم عشقم رو نگاه کنم مشکلیه
_ نه خیر مگه من میتونم به این لیدی جذاابم نه بگم هوم ( خنده )
+ نه نمیتونی ( خنده )
_ خب رسیدیم پیاده شو
+ باشه
پیاده که شدیم جین دوباره دستم رو گرفت کلا عادت داشت تو خونه هی بغلم میکرد بیرونم که میرفتیم دستم رو میگرفت
+ یا مگه میخوام فرار کنم که عین این بچه ها دستم میگیری
_ دست عشق خودم تو نمیتونی بگی نگیر بعدشم اره تو هنوز یه بچه کوچولویی فقط قد کشیدی که تازه قدتم فقط میای رو سینه ی من همین بلند هم نشدی پس هنوز بچه ای
+ یا کیم سوکجین غلط کردم من تسلیم اصن هرکاری میخوای باهام بکن
_ اونکه نیاز بخ اجازه تونییست تو مال منی هرکاری بخام بات میکنم ( لبخند پیروز مندانه )
همیشه وقتی باهم کل کل میکردیم اون میبرد چون حرفاش واقعا راست بود رفتیم داخل مطب دکتر لی نوبت گرفتیم و نشستیم تا نبوتمون شه دکتر لی دکتر زنان بود همکار قدیمی جین ولی بیست سال از جین بزرگتر بود و جین اونو به عنوان خواهر بزرگتر دوست داشت
نشسته بودم سرم روی شونه جین بود و موهام نوازش میکرد
_ خسته ای بیب
+ اهوم
_ الان که رفتیم خونه استراحت میکنی
× اقا و خانم کیم نوبوت شماست لطفا بفرمایید داخل
_ عشقم پاشو نبوت مون شده
+ تا بلند شدم سرم گیج رفت
_ اووه دستت روبد
+ دستم رو گرفت و اون دستش رو هم گذاشت پشت کمرم و به سمت اوتاق دکتر هدایتم کرد
( علامت دکتر لی ÷)
÷ اه سلام چه خبر امدین به نونات سر بزنین دکتر کیم
+ سلام
_ سلام نونا
÷ خب بیان بشینین چیشده
_ نونا ات چند روز دل درد و حالت تهوح داره و هیچی نمیتونه بخوره تا سرگیجه هم داره
÷ خب دخترم به غیر از این اعلاعم دیگه چیزی نیست
+ خوب هفته ی پیش باید عادت ماهانه میشدم اما نشدم و با بوی غذا هم حالم بد میشه
÷ خب باید این ازمایش رو انجام بدی و جوابش رو بیار پیش خودم
_ باشه بلند شو عشقم خسته نباشی نونا
+ ممنونم
÷ خواهش میکنم کاری نکردم
+ جین سرم گیج میره
_ اروم راه بیا عشقم
+ رفتیم ازم ا زمایش خون گ رفتن و منتظر جواب بودیم
× خانم کیم جواب ازمایش شما اماده است
_ اوه ممنونم عشقم بریم
+ تا اومدم بلند شم دوبار سرگیجه گرفتم و جین گرفتم
_ اروم بیب صبر کن دستم رو گذاشتم دور کمرشو دستش رو هم گرفتم
+ رسیدم در اوتاق دکتر رفتیم داخل
_ دکتر لی جواب ازمایش خدمتتون
÷ خب از این به بعد حالت تهوح و دل درد داشتن برات طبیه و بیشتر هم میشه
+ امم منظورتون چیه
_ میشه واضح بگید
÷ خب ات جان شما بارداری
_ چی دارم بابا میشم هووووراااااا( داد خوشحالی )
+ اه یعنی من مامان میشم
_ بغلش کردم ممنون ممونممم عشقم مرسی که به ارزوم رسوندیم مرسسی
÷ خب جین باید یکسری نکات رو رعایت کنید ترس و استرس و نارحتی ممنوع غذا های مظر هم نخوره و مراقب باشه شکمش هم ضربه نبینه درضم کم خونه و کمبود ویتامین و اهن داره یکسری قرص میدم اونا رو به موقع بخور اکی ۴ ماه دیگه بیاید برای تععین جنسیت بچه
_ راستی ات چند ماهشه
÷ اومم ۳ هفته اش چند وقت بیش باهم رابطه داشتید
+ ۴ هفته بیش
÷ پس درسته اگر سوالی نیست میتونید برید
+ ممنون خدانگهدار
_ دستت دردنکنه نونا خدافظ
÷ خواهش میکنم کاری نکردم خدانگهدار مراقبش باش جین
امدیم بیرون که بریم سوار شیم جیین درو برام باز کرد و نشستم کمربندم رو هم بیست و سوار شد که .....
ساری ببخشید کمه هنوز سر درد دارم ادامش رو شب میذارم لایک یادتون نره امیدوارم خوشتون بیاد
ویو ات
خب بلاخره جین راه افتاد که بریم و طبق عادتی که داشت دستم رو گرفته بود و با اون دستش رانندگی میکرد اون واقعا یه مرد جنتلمن بود و همینطور جذاب ذول زده بودم بهش به موهاش که بلند قهوه ای روشن بودن به لبخندی روی لبش داشت و خود به خود روی لبم خنده می اورد
- یا انقدر جذابم که یک ساعته داری نگام میکنی
+ چیه خوب دوست دارم عشقم رو نگاه کنم مشکلیه
_ نه خیر مگه من میتونم به این لیدی جذاابم نه بگم هوم ( خنده )
+ نه نمیتونی ( خنده )
_ خب رسیدیم پیاده شو
+ باشه
پیاده که شدیم جین دوباره دستم رو گرفت کلا عادت داشت تو خونه هی بغلم میکرد بیرونم که میرفتیم دستم رو میگرفت
+ یا مگه میخوام فرار کنم که عین این بچه ها دستم میگیری
_ دست عشق خودم تو نمیتونی بگی نگیر بعدشم اره تو هنوز یه بچه کوچولویی فقط قد کشیدی که تازه قدتم فقط میای رو سینه ی من همین بلند هم نشدی پس هنوز بچه ای
+ یا کیم سوکجین غلط کردم من تسلیم اصن هرکاری میخوای باهام بکن
_ اونکه نیاز بخ اجازه تونییست تو مال منی هرکاری بخام بات میکنم ( لبخند پیروز مندانه )
همیشه وقتی باهم کل کل میکردیم اون میبرد چون حرفاش واقعا راست بود رفتیم داخل مطب دکتر لی نوبت گرفتیم و نشستیم تا نبوتمون شه دکتر لی دکتر زنان بود همکار قدیمی جین ولی بیست سال از جین بزرگتر بود و جین اونو به عنوان خواهر بزرگتر دوست داشت
نشسته بودم سرم روی شونه جین بود و موهام نوازش میکرد
_ خسته ای بیب
+ اهوم
_ الان که رفتیم خونه استراحت میکنی
× اقا و خانم کیم نوبوت شماست لطفا بفرمایید داخل
_ عشقم پاشو نبوت مون شده
+ تا بلند شدم سرم گیج رفت
_ اووه دستت روبد
+ دستم رو گرفت و اون دستش رو هم گذاشت پشت کمرم و به سمت اوتاق دکتر هدایتم کرد
( علامت دکتر لی ÷)
÷ اه سلام چه خبر امدین به نونات سر بزنین دکتر کیم
+ سلام
_ سلام نونا
÷ خب بیان بشینین چیشده
_ نونا ات چند روز دل درد و حالت تهوح داره و هیچی نمیتونه بخوره تا سرگیجه هم داره
÷ خب دخترم به غیر از این اعلاعم دیگه چیزی نیست
+ خوب هفته ی پیش باید عادت ماهانه میشدم اما نشدم و با بوی غذا هم حالم بد میشه
÷ خب باید این ازمایش رو انجام بدی و جوابش رو بیار پیش خودم
_ باشه بلند شو عشقم خسته نباشی نونا
+ ممنونم
÷ خواهش میکنم کاری نکردم
+ جین سرم گیج میره
_ اروم راه بیا عشقم
+ رفتیم ازم ا زمایش خون گ رفتن و منتظر جواب بودیم
× خانم کیم جواب ازمایش شما اماده است
_ اوه ممنونم عشقم بریم
+ تا اومدم بلند شم دوبار سرگیجه گرفتم و جین گرفتم
_ اروم بیب صبر کن دستم رو گذاشتم دور کمرشو دستش رو هم گرفتم
+ رسیدم در اوتاق دکتر رفتیم داخل
_ دکتر لی جواب ازمایش خدمتتون
÷ خب از این به بعد حالت تهوح و دل درد داشتن برات طبیه و بیشتر هم میشه
+ امم منظورتون چیه
_ میشه واضح بگید
÷ خب ات جان شما بارداری
_ چی دارم بابا میشم هووووراااااا( داد خوشحالی )
+ اه یعنی من مامان میشم
_ بغلش کردم ممنون ممونممم عشقم مرسی که به ارزوم رسوندیم مرسسی
÷ خب جین باید یکسری نکات رو رعایت کنید ترس و استرس و نارحتی ممنوع غذا های مظر هم نخوره و مراقب باشه شکمش هم ضربه نبینه درضم کم خونه و کمبود ویتامین و اهن داره یکسری قرص میدم اونا رو به موقع بخور اکی ۴ ماه دیگه بیاید برای تععین جنسیت بچه
_ راستی ات چند ماهشه
÷ اومم ۳ هفته اش چند وقت بیش باهم رابطه داشتید
+ ۴ هفته بیش
÷ پس درسته اگر سوالی نیست میتونید برید
+ ممنون خدانگهدار
_ دستت دردنکنه نونا خدافظ
÷ خواهش میکنم کاری نکردم خدانگهدار مراقبش باش جین
امدیم بیرون که بریم سوار شیم جیین درو برام باز کرد و نشستم کمربندم رو هم بیست و سوار شد که .....
ساری ببخشید کمه هنوز سر درد دارم ادامش رو شب میذارم لایک یادتون نره امیدوارم خوشتون بیاد
۱۰.۵k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.