((از مدرسه تا عشق ♥️)) (پارت14)
((از مدرسه تا عشق ♥️)) (پارت14)
کیفو گذاشتم زمین یونوفر مدرسه مو در اوردم از زیر لباس راحتی داشتم بردیا:وا😳
مو هامو وا کردم از بالا دم اسبی بستم گفتم:هوی بیا شروع بردیا:خوب😐بش رفتیم تو زمین بردیا:بیا توپ واس تو چیزی نیستی واسه من پس واسه تو😏 من:بزا باس خودت بعدا دیگه دستت نمیاد یه خدافظی کن باهاش😂 بردیا:خخخ چی میگی ولی بش یه مرد وقتی می خواستیم بازی رو شروع کنیم اومد گفت:هوی هوی دارید چیکار می کنید بردیا رفت جلو گفت:بازی مرده:با یه دختر😂😂 بردیا:چیکار کنیم دخترا هم واسمون شاخ شدن باید شاخشون رو بشکنیم😂😂✌ من:هوی جمع نبندید من واسه خودم یه فوتبالیستم مرده:تو فوتبالیست😂😂
من:آره هسم الان بازی دارم فقط بشین نگاه کن😈 مرده:چه جالب منم داورم😍 پس شما بازی کنید منم داوری من و بردیا:چه خوب باشه دوباره رفتیم وسط زمین توپ دست بردیا بود داور سوت زد بردیا شروع کرد منو دیریب کرد ازم گذشت رفت طرف دربازه میخواست گل بزنه من:الان وقتشه بدو رفتم طرف بردیا یه تاک تیک زدمو توپ یه جور گرفتم که خودمم توش موندم داور:😱😱😱😱چی شد؟؟ بردیا:هاا😳😳وایستادمو گفتم:هه این بازیته😂😂 دوباره حرکت کردم رفتم طرف در بازه بردیا هم اومد میخواستم گل بزنم که بردیا اومد پاش خورد ب پام کم مونده بود بی افتم اما همین که داشتم می افتادم شوت کردم رفت تو گل من:آره همینه همینه🥳🥳🥳🥳🥳🥳
بردیا:شانسی بود 😒 داور:این دیگه کیه؟؟ برگشتم گفتم:همتا شاهین😎✌ بردیا:شاهین؟ من:یس😎 بردیا:اگه است میگی بیانیمه دوم نشون بده چون گل زدنت شانسی بود🙄 من:اهه باش رفتیم وسط زمین این دفعه توپ دست من بود داور هم نشسته بود ببینه ما چطوری من بازی میکنم داور سوت زد بردیا یه جیغ زدو بدو بدو اومد طرف من خیلی تعجب کردم🤨 اما زود خودمو جمع کردم وقتی بردیا اومد رد شه یه۱۳۰ درجه چرخیدم بردیا از بغلم رد شد بردیا:چی شد؟ با توپ به طرف دربازه بردیا توپ زدم به تیرک دربازه بردیا:اووف من:😏 یه دفعه توپ برگشت منم پریدم تو هوا یه گل دیگه زدم🥳🥳 خدایی داشتی تو نیمه دوم من ۵ تا گل زدم که با گل نیمه اول میشه ۶ تا من:۶ تایی ها هو هو ۶ تایی ها هوهو🤪🤪🤪 بردیا خیلی عرق کرده بود از زمین پاشد اومد طرف من گفت چی میخوای؟ من:اع خوب میخوامش
کیفو گذاشتم زمین یونوفر مدرسه مو در اوردم از زیر لباس راحتی داشتم بردیا:وا😳
مو هامو وا کردم از بالا دم اسبی بستم گفتم:هوی بیا شروع بردیا:خوب😐بش رفتیم تو زمین بردیا:بیا توپ واس تو چیزی نیستی واسه من پس واسه تو😏 من:بزا باس خودت بعدا دیگه دستت نمیاد یه خدافظی کن باهاش😂 بردیا:خخخ چی میگی ولی بش یه مرد وقتی می خواستیم بازی رو شروع کنیم اومد گفت:هوی هوی دارید چیکار می کنید بردیا رفت جلو گفت:بازی مرده:با یه دختر😂😂 بردیا:چیکار کنیم دخترا هم واسمون شاخ شدن باید شاخشون رو بشکنیم😂😂✌ من:هوی جمع نبندید من واسه خودم یه فوتبالیستم مرده:تو فوتبالیست😂😂
من:آره هسم الان بازی دارم فقط بشین نگاه کن😈 مرده:چه جالب منم داورم😍 پس شما بازی کنید منم داوری من و بردیا:چه خوب باشه دوباره رفتیم وسط زمین توپ دست بردیا بود داور سوت زد بردیا شروع کرد منو دیریب کرد ازم گذشت رفت طرف دربازه میخواست گل بزنه من:الان وقتشه بدو رفتم طرف بردیا یه تاک تیک زدمو توپ یه جور گرفتم که خودمم توش موندم داور:😱😱😱😱چی شد؟؟ بردیا:هاا😳😳وایستادمو گفتم:هه این بازیته😂😂 دوباره حرکت کردم رفتم طرف در بازه بردیا هم اومد میخواستم گل بزنم که بردیا اومد پاش خورد ب پام کم مونده بود بی افتم اما همین که داشتم می افتادم شوت کردم رفت تو گل من:آره همینه همینه🥳🥳🥳🥳🥳🥳
بردیا:شانسی بود 😒 داور:این دیگه کیه؟؟ برگشتم گفتم:همتا شاهین😎✌ بردیا:شاهین؟ من:یس😎 بردیا:اگه است میگی بیانیمه دوم نشون بده چون گل زدنت شانسی بود🙄 من:اهه باش رفتیم وسط زمین این دفعه توپ دست من بود داور هم نشسته بود ببینه ما چطوری من بازی میکنم داور سوت زد بردیا یه جیغ زدو بدو بدو اومد طرف من خیلی تعجب کردم🤨 اما زود خودمو جمع کردم وقتی بردیا اومد رد شه یه۱۳۰ درجه چرخیدم بردیا از بغلم رد شد بردیا:چی شد؟ با توپ به طرف دربازه بردیا توپ زدم به تیرک دربازه بردیا:اووف من:😏 یه دفعه توپ برگشت منم پریدم تو هوا یه گل دیگه زدم🥳🥳 خدایی داشتی تو نیمه دوم من ۵ تا گل زدم که با گل نیمه اول میشه ۶ تا من:۶ تایی ها هو هو ۶ تایی ها هوهو🤪🤪🤪 بردیا خیلی عرق کرده بود از زمین پاشد اومد طرف من گفت چی میخوای؟ من:اع خوب میخوامش
۱.۶k
۱۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.