مامور مخفی
part2
بعد از دراوردن تمام اطلاعات اون هارو توی فلش ریختم و به سمت خونه یا عمارت تهیونگ راه افتادم.
حتی خونشم مثل خودش خطرناک و ترسناک بود.
بعد از گرفتن اجازه ورود از بادیگاردا وارد حیاط شدمو به سمت اتاقش راه افتادم.
در زدم که با صدای خماری بهم اجازه ورود داد.
به سمتش رفتمو فلشو روی میزش گذاشتم:تمام اطلاعاتش تو اونه
تهیونگ:هومم خوبه
ات:خب کاری نداری؟
تهیونگ:چرا
ات:چ کاری؟
تهیونگ:برات پرونده جدید دارم.
به سمتم اومد و توراه اومدنش پرونده بنفشی که روی میز بودو برداشتو بهم داد.
:تا ۲ روز دیگه میخوامش و بدون توجه بهم از اتاق زد بیرون.
بعد از اینکه از عمارت اومدم بیرون بستی از سوپرماکتی که توی خیابون بود گرفتم و به سمت پارک حرکت کردم.
بعد از دراوردن تمام اطلاعات اون هارو توی فلش ریختم و به سمت خونه یا عمارت تهیونگ راه افتادم.
حتی خونشم مثل خودش خطرناک و ترسناک بود.
بعد از گرفتن اجازه ورود از بادیگاردا وارد حیاط شدمو به سمت اتاقش راه افتادم.
در زدم که با صدای خماری بهم اجازه ورود داد.
به سمتش رفتمو فلشو روی میزش گذاشتم:تمام اطلاعاتش تو اونه
تهیونگ:هومم خوبه
ات:خب کاری نداری؟
تهیونگ:چرا
ات:چ کاری؟
تهیونگ:برات پرونده جدید دارم.
به سمتم اومد و توراه اومدنش پرونده بنفشی که روی میز بودو برداشتو بهم داد.
:تا ۲ روز دیگه میخوامش و بدون توجه بهم از اتاق زد بیرون.
بعد از اینکه از عمارت اومدم بیرون بستی از سوپرماکتی که توی خیابون بود گرفتم و به سمت پارک حرکت کردم.
۱۳.۳k
۰۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.