بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
روح، عقل، علم :
ریشهٔ عقل یابهتر بگویم نورخِرَد، در روح اعظم است و بسته به اوست. روح خدا بر همه چیز اشراف دارد و عقلْ، خود از عوامل او و دلبستهٔ اوست.این روح خداست که با حیات و آگاهی اش عقل را ایجاد نموده، به جریان می اندازد و استواری میبخشد.
عقل وابسته به اوست و این از معنای عِقال گونهاش به وضوح روشن است. عقل از بزرگ ترین و بهترین مخلوقات خداست.
دقت کن! عقل مخلوق است. هیچ فرزانهای عقل را صفت خدا ندانسته است. نگفتهاند که عاقل از اسماء خداست.
عقل مخلوق است.و صد البته از بزرگترین و قابل اعتماد ترین آنهاست.
عقل یک چیز ثابت نیست. آن نیز مراتب دارد. کم و زیاد دارد. بالاترین و لطیف ترین مراتبش نزد روح اعظم است.
بر خلاف تصور بسیاری، عقل، این روح نیست. مترادف آن نیست.روح، به مثابهٔ مادر عقل است.پرورش دهندهٔ او در جهانهای بیشمار است.
تو با پذیرش و تسلیم میتوانی عقل خود را ازدیاد و قوت بخشی و به مراتب بالاتر آن صعود کنی.
علم یکی از موتورهای محرکهٔ این صعود است.
باید بدانی که عقل، علم نیست.
عقل، قوّهٔ درّاکه است. کارش فهم و درک است.
حال آنکه علم و دانش مجموعهای از اطلاعات است.
کسانی هستند که علمشان بسیار بیشتر از عقل شان است. این بدان معنی است که ریاست دانششان با عقل نیست.زیر نظر عقل کار نمی کنند. به عبارتی دیگر دانششان عاقلانه نیست. فلذا افسار گسیختهاند. پس علمشان نجات بخش و قابل اعتماد نیست.بلکه گاه دشمن جانشان است.اینان به وسیلهٔ همان علم شان گمراه میشوند و گمراه می کنند.تکنولوژی های مخرب و ویرانگر، برداشت های ناصواب و زندگی سوز از دین، همگی از این جملهاند.
ای دوست، فرزانگان کسانیاند که علمشان تحت اشراف عقل و عقلشان تحت اشراف روح اعظم است. چه آنان غایت را به نیکی دریافته و می شناسند.
روح، عقل، علم :
ریشهٔ عقل یابهتر بگویم نورخِرَد، در روح اعظم است و بسته به اوست. روح خدا بر همه چیز اشراف دارد و عقلْ، خود از عوامل او و دلبستهٔ اوست.این روح خداست که با حیات و آگاهی اش عقل را ایجاد نموده، به جریان می اندازد و استواری میبخشد.
عقل وابسته به اوست و این از معنای عِقال گونهاش به وضوح روشن است. عقل از بزرگ ترین و بهترین مخلوقات خداست.
دقت کن! عقل مخلوق است. هیچ فرزانهای عقل را صفت خدا ندانسته است. نگفتهاند که عاقل از اسماء خداست.
عقل مخلوق است.و صد البته از بزرگترین و قابل اعتماد ترین آنهاست.
عقل یک چیز ثابت نیست. آن نیز مراتب دارد. کم و زیاد دارد. بالاترین و لطیف ترین مراتبش نزد روح اعظم است.
بر خلاف تصور بسیاری، عقل، این روح نیست. مترادف آن نیست.روح، به مثابهٔ مادر عقل است.پرورش دهندهٔ او در جهانهای بیشمار است.
تو با پذیرش و تسلیم میتوانی عقل خود را ازدیاد و قوت بخشی و به مراتب بالاتر آن صعود کنی.
علم یکی از موتورهای محرکهٔ این صعود است.
باید بدانی که عقل، علم نیست.
عقل، قوّهٔ درّاکه است. کارش فهم و درک است.
حال آنکه علم و دانش مجموعهای از اطلاعات است.
کسانی هستند که علمشان بسیار بیشتر از عقل شان است. این بدان معنی است که ریاست دانششان با عقل نیست.زیر نظر عقل کار نمی کنند. به عبارتی دیگر دانششان عاقلانه نیست. فلذا افسار گسیختهاند. پس علمشان نجات بخش و قابل اعتماد نیست.بلکه گاه دشمن جانشان است.اینان به وسیلهٔ همان علم شان گمراه میشوند و گمراه می کنند.تکنولوژی های مخرب و ویرانگر، برداشت های ناصواب و زندگی سوز از دین، همگی از این جملهاند.
ای دوست، فرزانگان کسانیاند که علمشان تحت اشراف عقل و عقلشان تحت اشراف روح اعظم است. چه آنان غایت را به نیکی دریافته و می شناسند.
۷۶۶
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.