fake:love forever
fake:love forever
P:2
جونگکوک:_صبحانه اش تموم شد و رفت سمت ا/ت و بادیگاردا
بادیگاردا و ا/ت:_ ادای احترام
بادیگارد1:_درو براش باز کرد
جونگکوک:_سوار شد
بادیگارد2:_سوار شد و ماشین رو روشن کرد
بادیگارد1:_درو بست
ا/ت:_جلو کنار بادیگارد2 نشست
بادیگارد1.3.4:_با یک ماشین دیگه پشت ماشینی که کوک توشه میان.
جونگکوک:_تو گوشیشه
ا/ت:_سکوت
بادیگارد2:_در شرکت وایساد
بادیگارد1.3.4:_پشت ماشین بادیگارد 2 وایسادن
بدیگارد1:_پیاده شد و در کوک رو باز کرد
همه آدمای شرکت:_دم در وایسادن و منتظر ورود جونگکوک هستن
جونگکوک:_پیاده شد و بهشون نگاه کرد
ا/ت:_سریع پیاده شد و کنار کوک وایساد
بادیگارد1.2.3.4:_پشت ا/ت و کوک وایسادن
همهی آدمای شرکت:_ادای احترام
جونگکوک:_بدون توجه بهشون رفت داخل شرکت
ا/ت و بادیگاردا:_پشت کوک راه افتادن
جونگکوک: با کی جلسه دارم خانم کیم؟
ا/ت: با آقای لی رئیس شرکت کیف کفش که به تازگیا به بالا رسیده
جونگکوک:_وایساد
ا/ت و بادیگاردا:_با تعجب وایسادن
همه:_رفتن سرکار هاشون بجز رئیس های بخش های مختلف و مدیر عامل
جونگکوک:_با عصبانیت به ا/ت خیره شد
ا/ت:_ترسید و با تعجب بهش نگاه میکنه
جونگکوک:بعدا بیا دفترم کارت دارم خانم کیم _یکم بلند و عصبی
ا/ت:ب..بله قربان
جونگکوک:_رفت سمت اتاق جلسه
بادیگاردا و ا/ت:_پشت سرش تا در اتاق جلسه رفتن
رئیس های بخش و مدیر عامل:_با کوک رفتن داخل
((ویو ا/ت))
واقعا از رفتار رئیس یکم ناراحت شدم ولی اشکال نداشت آخه عادت کردم
چون همش همینجوری میرینه بهم وقتی وارد اتاق جلسه شد من و بادیگاردا دم در وایسادیم که منشی آقای جئون سریع خودش رو به اتاق جلسه رسوند هیچ وقت از منشی آقای جئون خوشم نمیومد یعنی از هیچکدوم از منشی هاش خوشم نمیاد آخه خودشون رو سبک میگیرن و مثل هر×زه ها رفتار میکنن و این رو مخمه
جونگکوک:_با عصبانیت از در اتاق جلسه خارج شد و محکم مچ ا/ت رو گرفت و حرکت کرد سمت اتاق کارش
جونگکوک:اون لبخند الکیت رو نزن حالم داره بد میشه _بلند
ا/ت:_تعجب کرده و دیگه لبخند نمیزنه
جونگکوک:_در اتاق کارش رو باز کرد و ا/ت رو پرت کرد تو اتاق
ا/ت:_مچ دستش رو گرفت
بادیگاردا:_با تعجب پشت در اتاق کار جونگکوک وایسادن
مدیرعامل:_حسرت
ادمین: مدیر عامل دختره
#فیک #بیتیاس #شوگا #جیهوپ#جین#نامجون#تهیونگ#جیمین#جونگکوک #تهکوک
#یونمین#یونهوپ #نامجین
P:2
جونگکوک:_صبحانه اش تموم شد و رفت سمت ا/ت و بادیگاردا
بادیگاردا و ا/ت:_ ادای احترام
بادیگارد1:_درو براش باز کرد
جونگکوک:_سوار شد
بادیگارد2:_سوار شد و ماشین رو روشن کرد
بادیگارد1:_درو بست
ا/ت:_جلو کنار بادیگارد2 نشست
بادیگارد1.3.4:_با یک ماشین دیگه پشت ماشینی که کوک توشه میان.
جونگکوک:_تو گوشیشه
ا/ت:_سکوت
بادیگارد2:_در شرکت وایساد
بادیگارد1.3.4:_پشت ماشین بادیگارد 2 وایسادن
بدیگارد1:_پیاده شد و در کوک رو باز کرد
همه آدمای شرکت:_دم در وایسادن و منتظر ورود جونگکوک هستن
جونگکوک:_پیاده شد و بهشون نگاه کرد
ا/ت:_سریع پیاده شد و کنار کوک وایساد
بادیگارد1.2.3.4:_پشت ا/ت و کوک وایسادن
همهی آدمای شرکت:_ادای احترام
جونگکوک:_بدون توجه بهشون رفت داخل شرکت
ا/ت و بادیگاردا:_پشت کوک راه افتادن
جونگکوک: با کی جلسه دارم خانم کیم؟
ا/ت: با آقای لی رئیس شرکت کیف کفش که به تازگیا به بالا رسیده
جونگکوک:_وایساد
ا/ت و بادیگاردا:_با تعجب وایسادن
همه:_رفتن سرکار هاشون بجز رئیس های بخش های مختلف و مدیر عامل
جونگکوک:_با عصبانیت به ا/ت خیره شد
ا/ت:_ترسید و با تعجب بهش نگاه میکنه
جونگکوک:بعدا بیا دفترم کارت دارم خانم کیم _یکم بلند و عصبی
ا/ت:ب..بله قربان
جونگکوک:_رفت سمت اتاق جلسه
بادیگاردا و ا/ت:_پشت سرش تا در اتاق جلسه رفتن
رئیس های بخش و مدیر عامل:_با کوک رفتن داخل
((ویو ا/ت))
واقعا از رفتار رئیس یکم ناراحت شدم ولی اشکال نداشت آخه عادت کردم
چون همش همینجوری میرینه بهم وقتی وارد اتاق جلسه شد من و بادیگاردا دم در وایسادیم که منشی آقای جئون سریع خودش رو به اتاق جلسه رسوند هیچ وقت از منشی آقای جئون خوشم نمیومد یعنی از هیچکدوم از منشی هاش خوشم نمیاد آخه خودشون رو سبک میگیرن و مثل هر×زه ها رفتار میکنن و این رو مخمه
جونگکوک:_با عصبانیت از در اتاق جلسه خارج شد و محکم مچ ا/ت رو گرفت و حرکت کرد سمت اتاق کارش
جونگکوک:اون لبخند الکیت رو نزن حالم داره بد میشه _بلند
ا/ت:_تعجب کرده و دیگه لبخند نمیزنه
جونگکوک:_در اتاق کارش رو باز کرد و ا/ت رو پرت کرد تو اتاق
ا/ت:_مچ دستش رو گرفت
بادیگاردا:_با تعجب پشت در اتاق کار جونگکوک وایسادن
مدیرعامل:_حسرت
ادمین: مدیر عامل دختره
#فیک #بیتیاس #شوگا #جیهوپ#جین#نامجون#تهیونگ#جیمین#جونگکوک #تهکوک
#یونمین#یونهوپ #نامجین
۴.۷k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.