مپرس از من چرا رنگت پریده
مپرس از من چرا رنگت پریده
مگو اینک چرا اشکت چکیده
بگو زینب چرا قدت خمیده
چرا ای دخترم مویت سپیده
اگر خواهی بدانی قصه ی من
نظر کن بر دل پر غصّه ی من
حسین از نیزه می تابید بر من
سر او همسفر گردید با من
گهی از غربتم گریید بر من
گهی از قدرتم خندید بر من
به کوفه شور و عشقم بر ملا شد
سرم با چوب محمل آشنا شد
مگو اینک چرا اشکت چکیده
بگو زینب چرا قدت خمیده
چرا ای دخترم مویت سپیده
اگر خواهی بدانی قصه ی من
نظر کن بر دل پر غصّه ی من
حسین از نیزه می تابید بر من
سر او همسفر گردید با من
گهی از غربتم گریید بر من
گهی از قدرتم خندید بر من
به کوفه شور و عشقم بر ملا شد
سرم با چوب محمل آشنا شد
۲۴۹
۱۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.