تکپارتی(درخواستی)
#تک_پارتی #تکپارتی
#درخواستی
#لینو #هیونجین
#تریسام
&وقتی مربی رقصت...
علامت ا.ت+ علامت هیونجین_ علامت لینو×
مربی رقصت*
با کم شدن صدای آهنگ توسط مربی رقصت از رقصیدن متوقف شده و برای بار چندم با کلافگی به سمتش برگشتی..
خواستی چیزی بگی که لینو پیشقدم شدو دقیقا حرفی که میخواستی بزنیو با شکل بی احترامی به زبان آورد..
×دقیقا برای کدوم ایرادش استپ زدی؟
_دقیقا فک کنم اینبار بهترینشو انجام داد با اینکه واقعا خسته شده..
*هی هی پسرا مردم بهترین ا.ت رو میخوان منم تو تلاشم که بهترینشو بسازم!
×ا.ت تو هر شرایط عالی و بی نقصه!*جدی*
مربی خنده ای الکی تحویل لینو داد و دوباره بهت خیره شد..
*میخوای دیگه تمومش کنیم و بذاریم واسه فردا..یا میخوای ادامه بدی؟
+میخوام ادامه بدم استاد..
ا.ت..(هردو همزمان)
+حالم خوبه نگرانم نباشیم!
برگشتی و دوباره تو آینه به خودت خیره شدی اینبار باید میتونستی یه نفس عمیقی کشیده و منتظر موندی که آهنگ شروع بشه..
آهنگ باز شد ولی در کمال تعجب هنگامی که میخواستی شروع به رقص کنی مربیت از پشت نزدیکت شد و به خاطر حفظ تعادل و انجام درست حرکت های رقص از کمرت گرفت و متاسفانه تو بدون توجه به هیونجین و لینوی که با عصبانیت به شما دو خیره شده بودن شروع کردی به رقصیدن..
...
*کارت عالی بود برای امروز خسته نباشی فردا میبینمت..
با لبخندی که کل خستگیتو نشون میداد برای احترام خم شدی و بعد شنیدن بسته شدن در بلند شدی..
از خستگی زیادی که روت فشار میاورد تعادلتو از دست دادی و رو زمین افتادی..
+آههه واقعا یه روز خسته کننده بود..
_تازه کجاشو دیدی قراره خسته ترم بشی!!!
+هوم..منظورت چیه هیون؟
×منظورش اینه که قراره شبو نخوابی؟
خنده کوتاهی کرده و رو شکمت دراز کشیدی..
+مگه دیونه شدم شبو با این هجوم خستگی بیدار بمونم؟
هیونجین و لینو همزمان خنده ای زدن که هیون دوباره ادامه داد..
_دخترمون زیادی خنگه..
+یا...هیون
لینو چشاشو از توی که منگ بهشون خیره شده بودی گرفت و به هیونجین داد..
×مطمئن شو اون عوضی فردا پا به اینجا نذاره!
_البته هیونگ قبل اینکه بگی اخراجش کردن..
اینبار دیگه از هجم عصبانیت و نا مفهومی حرفاشون از جات بلند شدی و با صدای کمی بلند گفتی:شما به چه حقی مربی منو اخراج کردین؟
هیونجین و لینو دوباره به هم بلخندی زدن و به تو خیره شدن و همینطور که به سمتت میومدن هردو همزمان گفتن:به حق اینکه بفهمه نمیتونه به دخترمون دست بزنه!
. . . The end
#درخواستی
#لینو #هیونجین
#تریسام
&وقتی مربی رقصت...
علامت ا.ت+ علامت هیونجین_ علامت لینو×
مربی رقصت*
با کم شدن صدای آهنگ توسط مربی رقصت از رقصیدن متوقف شده و برای بار چندم با کلافگی به سمتش برگشتی..
خواستی چیزی بگی که لینو پیشقدم شدو دقیقا حرفی که میخواستی بزنیو با شکل بی احترامی به زبان آورد..
×دقیقا برای کدوم ایرادش استپ زدی؟
_دقیقا فک کنم اینبار بهترینشو انجام داد با اینکه واقعا خسته شده..
*هی هی پسرا مردم بهترین ا.ت رو میخوان منم تو تلاشم که بهترینشو بسازم!
×ا.ت تو هر شرایط عالی و بی نقصه!*جدی*
مربی خنده ای الکی تحویل لینو داد و دوباره بهت خیره شد..
*میخوای دیگه تمومش کنیم و بذاریم واسه فردا..یا میخوای ادامه بدی؟
+میخوام ادامه بدم استاد..
ا.ت..(هردو همزمان)
+حالم خوبه نگرانم نباشیم!
برگشتی و دوباره تو آینه به خودت خیره شدی اینبار باید میتونستی یه نفس عمیقی کشیده و منتظر موندی که آهنگ شروع بشه..
آهنگ باز شد ولی در کمال تعجب هنگامی که میخواستی شروع به رقص کنی مربیت از پشت نزدیکت شد و به خاطر حفظ تعادل و انجام درست حرکت های رقص از کمرت گرفت و متاسفانه تو بدون توجه به هیونجین و لینوی که با عصبانیت به شما دو خیره شده بودن شروع کردی به رقصیدن..
...
*کارت عالی بود برای امروز خسته نباشی فردا میبینمت..
با لبخندی که کل خستگیتو نشون میداد برای احترام خم شدی و بعد شنیدن بسته شدن در بلند شدی..
از خستگی زیادی که روت فشار میاورد تعادلتو از دست دادی و رو زمین افتادی..
+آههه واقعا یه روز خسته کننده بود..
_تازه کجاشو دیدی قراره خسته ترم بشی!!!
+هوم..منظورت چیه هیون؟
×منظورش اینه که قراره شبو نخوابی؟
خنده کوتاهی کرده و رو شکمت دراز کشیدی..
+مگه دیونه شدم شبو با این هجوم خستگی بیدار بمونم؟
هیونجین و لینو همزمان خنده ای زدن که هیون دوباره ادامه داد..
_دخترمون زیادی خنگه..
+یا...هیون
لینو چشاشو از توی که منگ بهشون خیره شده بودی گرفت و به هیونجین داد..
×مطمئن شو اون عوضی فردا پا به اینجا نذاره!
_البته هیونگ قبل اینکه بگی اخراجش کردن..
اینبار دیگه از هجم عصبانیت و نا مفهومی حرفاشون از جات بلند شدی و با صدای کمی بلند گفتی:شما به چه حقی مربی منو اخراج کردین؟
هیونجین و لینو دوباره به هم بلخندی زدن و به تو خیره شدن و همینطور که به سمتت میومدن هردو همزمان گفتن:به حق اینکه بفهمه نمیتونه به دخترمون دست بزنه!
. . . The end
۲۶.۰k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.