بغلش و
بغلش و
شوکه شده بودم 😳 بعد چند لحظه ک خاستم بلند شم جیمین من رو محکم تر گرفت
+هههه.. چیکار میکنی
_هیشششش بیبی
این رو گفت و نزدیکم شد ک یهو لبای نرمش رو روی لبام احساس کردم
بعد چند مین ازم جدا شد
همونطور ک روی پاش بودم و شوکه زده بودم گفت
_ نمیدونم چطور احساسم رو بهت بیان کنم....ولی.....فک کنم عاشقت شدم
جیمین ویو :
بعد حرفم چیزی نگفت ناراحت شده بودم فکردم ک فقط این احساس رو من دارن ک
+فکر کنم احساسمون دو طرفه باشه
با این حرفش خوشحال شدم توی ی حرکت جاهامون عوض شد روش خیمه زدم و لباش رو ب بازی گرفتم
بعد چند مین ازش جدا شدم صورتش سرخ شده بود و میشد خجالت رو از توی چشماش خوند بلند شدم ک گف
+کجا
_هوم....
هنوز حرفم تموم نشده بود ک دستم رو گرفت و
+بیا فیلم ببینیم
منم ک از خدام بود 🤣
_ باشه
وسطای فیلم بود با چیزی ک روی شونم احساس کردم برگشتم سمت ات
خابش برده بود فیلم قطع کردم و براید استایل بغلش کردم بردمش توی اتاقش روی تخت گذاشتمش
برقا رو خاموش کردم و خودم کنارش دراز کشیدم
ات ویو:
بیدار شدم و با احساس حلقه دستی برگشتم ب سمت راست ک جیمین رو دیدم ب کیوت ترین نهو خابیده بود
یعنی این همون کسی بود ک من ازش بدم میومد !
انقدر گوگولی بود ک باعث شد تا لبام رو روی لباش بزارم
یهو چشماش رو باز کردم خودم رو عقب کشیدم ک منو کشید سمت خودش و....
اینم پارت بعد میدونم دیر شد ولی بلخره گذاشتم 😌
بنظرتون ادامش بدم یا زودتر تمومش کنم هوم؟؟؟
شوکه شده بودم 😳 بعد چند لحظه ک خاستم بلند شم جیمین من رو محکم تر گرفت
+هههه.. چیکار میکنی
_هیشششش بیبی
این رو گفت و نزدیکم شد ک یهو لبای نرمش رو روی لبام احساس کردم
بعد چند مین ازم جدا شد
همونطور ک روی پاش بودم و شوکه زده بودم گفت
_ نمیدونم چطور احساسم رو بهت بیان کنم....ولی.....فک کنم عاشقت شدم
جیمین ویو :
بعد حرفم چیزی نگفت ناراحت شده بودم فکردم ک فقط این احساس رو من دارن ک
+فکر کنم احساسمون دو طرفه باشه
با این حرفش خوشحال شدم توی ی حرکت جاهامون عوض شد روش خیمه زدم و لباش رو ب بازی گرفتم
بعد چند مین ازش جدا شدم صورتش سرخ شده بود و میشد خجالت رو از توی چشماش خوند بلند شدم ک گف
+کجا
_هوم....
هنوز حرفم تموم نشده بود ک دستم رو گرفت و
+بیا فیلم ببینیم
منم ک از خدام بود 🤣
_ باشه
وسطای فیلم بود با چیزی ک روی شونم احساس کردم برگشتم سمت ات
خابش برده بود فیلم قطع کردم و براید استایل بغلش کردم بردمش توی اتاقش روی تخت گذاشتمش
برقا رو خاموش کردم و خودم کنارش دراز کشیدم
ات ویو:
بیدار شدم و با احساس حلقه دستی برگشتم ب سمت راست ک جیمین رو دیدم ب کیوت ترین نهو خابیده بود
یعنی این همون کسی بود ک من ازش بدم میومد !
انقدر گوگولی بود ک باعث شد تا لبام رو روی لباش بزارم
یهو چشماش رو باز کردم خودم رو عقب کشیدم ک منو کشید سمت خودش و....
اینم پارت بعد میدونم دیر شد ولی بلخره گذاشتم 😌
بنظرتون ادامش بدم یا زودتر تمومش کنم هوم؟؟؟
۲۰.۱k
۱۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.