(اسلاید بعد استایل ات برای بندر)
(اسلاید بعد استایل ات برای بندر)
فریبp7
سال۲۰۲۸
*تو حموم خون راه انداختین تو اون اتاق و میشه بپرسم چرا خانوم ثانا
_یکی از مردا به کو*نم اسپنک زد بقیه هم خندیدن پس منم با مدادی که تو دستم بود کشتمشون
سال۲۰۳۲
ویو ات
_چی میخواین شراب ویسکی اب جو سوجو مولکوگی چی؟
_ویسکی
شات اول
شات دوم
شات سوم
_ات تو شبیه کره ای ها نیستی اهل کجایی
_من دو رگم فرانسه کره ای هستم
_ولی شبیه نیستی
_همه همینو میگن
_چند سالته
_۲۸
_عجیبه حتی نمیخوره ۲۸سالت باشه
_اینم همه میگن _تو عجیبی ات _و توهم محشری کوک
_خوب لاس میزنی_ممنون به بایسم کشیدم _چی؟ _هیچی
شات چهارم پنجمو ششم و و......
ویو صبح
_اخ سرم ساعت چنده؟ اینجا کجاس؟
_صبح بخیر کوک البته ظهر بخیر برو دستو صورتتو بشور بیا سوپر خماری درست کردم بخر
_اوکی
ویو بعد خوردن سوپ
_اخ حالم جا اومد دست پختت حرف نداره
_ممنون نوش جونت بیا مسکن بخور سر دردت خوب شه
_ممنون چیز زیادی یادم نیست چیزی که نشد؟
_نه هیچ اتفاقی نیوفتاد
_اوکی پس من دیگه زحمتو کم کنم واسه عصر کارای زیادی دارم
_خواهش میکنم باش برو بازم بیا
_اوک ولی دفعه بعد تو میای خونم
_اوکی بای
رفتم سمت دفترم و اقای چانگ رو صدا زدم که طولی نکشید اومد
*بله خانوم
_ماشینو اماده کن کارای مهمی داریم
*چشم خانوم
بندر سئول
_محموله ها کجان؟
*تو راه تو کشتی دعوا شده و همشون افتادن تو اب معذرت میخوایم خانوم
_پس معذرت میخواین ( و ی لگد مهکم تو شکم طرف)
میدونی اونا چقد قیمتشون بود اصلا میدونی قرار بود دست چه ادمایی برسن؟ نه نمیدونی برا همینه مهم نیست برات الان باید چیکار کنیم؟
*خانوم پول همشونو میدم _پاشه سه میلیون وونمو بده زود باش *بهم وقت بدین ه.. ههمومشو پس میدم
_۳روز وقت داری تا ۳روز ندی توهم قراره مثل همون محصولات غرق شی،
ویو شب
مثل همیشه تو تراس ساختمونش درحال خوردن شرابشه این عادتش شاید به خاطر پدرشه ولی ایا اون واقعا پدرشه؟
فریبp7
سال۲۰۲۸
*تو حموم خون راه انداختین تو اون اتاق و میشه بپرسم چرا خانوم ثانا
_یکی از مردا به کو*نم اسپنک زد بقیه هم خندیدن پس منم با مدادی که تو دستم بود کشتمشون
سال۲۰۳۲
ویو ات
_چی میخواین شراب ویسکی اب جو سوجو مولکوگی چی؟
_ویسکی
شات اول
شات دوم
شات سوم
_ات تو شبیه کره ای ها نیستی اهل کجایی
_من دو رگم فرانسه کره ای هستم
_ولی شبیه نیستی
_همه همینو میگن
_چند سالته
_۲۸
_عجیبه حتی نمیخوره ۲۸سالت باشه
_اینم همه میگن _تو عجیبی ات _و توهم محشری کوک
_خوب لاس میزنی_ممنون به بایسم کشیدم _چی؟ _هیچی
شات چهارم پنجمو ششم و و......
ویو صبح
_اخ سرم ساعت چنده؟ اینجا کجاس؟
_صبح بخیر کوک البته ظهر بخیر برو دستو صورتتو بشور بیا سوپر خماری درست کردم بخر
_اوکی
ویو بعد خوردن سوپ
_اخ حالم جا اومد دست پختت حرف نداره
_ممنون نوش جونت بیا مسکن بخور سر دردت خوب شه
_ممنون چیز زیادی یادم نیست چیزی که نشد؟
_نه هیچ اتفاقی نیوفتاد
_اوکی پس من دیگه زحمتو کم کنم واسه عصر کارای زیادی دارم
_خواهش میکنم باش برو بازم بیا
_اوک ولی دفعه بعد تو میای خونم
_اوکی بای
رفتم سمت دفترم و اقای چانگ رو صدا زدم که طولی نکشید اومد
*بله خانوم
_ماشینو اماده کن کارای مهمی داریم
*چشم خانوم
بندر سئول
_محموله ها کجان؟
*تو راه تو کشتی دعوا شده و همشون افتادن تو اب معذرت میخوایم خانوم
_پس معذرت میخواین ( و ی لگد مهکم تو شکم طرف)
میدونی اونا چقد قیمتشون بود اصلا میدونی قرار بود دست چه ادمایی برسن؟ نه نمیدونی برا همینه مهم نیست برات الان باید چیکار کنیم؟
*خانوم پول همشونو میدم _پاشه سه میلیون وونمو بده زود باش *بهم وقت بدین ه.. ههمومشو پس میدم
_۳روز وقت داری تا ۳روز ندی توهم قراره مثل همون محصولات غرق شی،
ویو شب
مثل همیشه تو تراس ساختمونش درحال خوردن شرابشه این عادتش شاید به خاطر پدرشه ولی ایا اون واقعا پدرشه؟
۴.۱k
۲۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.