سیاه سفید قلبم
رفت تا ساندویچ بگیره منم حوصلم سر رفته بود که از دور مامان و بابا رو دیدم
=سلام دخترم خوبی الاهی برات بمیرم چی شدی تو
_چیزیم نیس بابا یه تصادف ساده و جزعی بوده همین
=معلومه چیزی نیس دستتو پانسمان کردن چرا دیگه
_هیچی نیس
بابا: دخترم حالت که خوبه مشکلی نداری که
_نه بابا خوبم
بابا و مامان رفتن تا از دکتر حالمو بپرسن که بلاخره اون یارو اومد فامیلیش چی بو اهان اهان چوپانی تا این اسم به ذهنم رسید خندیدم که چشم غره ای برام رفت سریع خندمو جمع کرد که دستش دوتا ساندویچ بود
_چرا دوتا گرفتی خو
=من ادم نیسم
_حالا چی چی گرفتی
=یکیش فلافل یکیشم همبرگ
_پس اون همبرگرو بده که گشنمه
=همبرگر که نه اما فلافل و میدم
_دست کج میشد برا منم میگرفتی
=چه میدونستم توام دوست داری
_من به فلافل حساسیت دارم نمی تونم بخورم پس فلافل رو تو بخوری
=خوب منم حساسیت دارم
_من تا دبه مرگ میرم پس بده من بخورم
=نچ نمیدم
_چرا اخه من گشنمه
=خوب فلافل رو بخور
_میگم حساسیت دارم
=خوب منم حساسیت دارم
_خوب برو یکی دیگه واسم بخر
قیافمو واسش مظلوم کردم که گفت
=بابا حال ندارم شلوغه یه فلافلی هم هس بعدم بگیر بخور دیگه اینجا دکتره م هس
=سلام دخترم خوبی الاهی برات بمیرم چی شدی تو
_چیزیم نیس بابا یه تصادف ساده و جزعی بوده همین
=معلومه چیزی نیس دستتو پانسمان کردن چرا دیگه
_هیچی نیس
بابا: دخترم حالت که خوبه مشکلی نداری که
_نه بابا خوبم
بابا و مامان رفتن تا از دکتر حالمو بپرسن که بلاخره اون یارو اومد فامیلیش چی بو اهان اهان چوپانی تا این اسم به ذهنم رسید خندیدم که چشم غره ای برام رفت سریع خندمو جمع کرد که دستش دوتا ساندویچ بود
_چرا دوتا گرفتی خو
=من ادم نیسم
_حالا چی چی گرفتی
=یکیش فلافل یکیشم همبرگ
_پس اون همبرگرو بده که گشنمه
=همبرگر که نه اما فلافل و میدم
_دست کج میشد برا منم میگرفتی
=چه میدونستم توام دوست داری
_من به فلافل حساسیت دارم نمی تونم بخورم پس فلافل رو تو بخوری
=خوب منم حساسیت دارم
_من تا دبه مرگ میرم پس بده من بخورم
=نچ نمیدم
_چرا اخه من گشنمه
=خوب فلافل رو بخور
_میگم حساسیت دارم
=خوب منم حساسیت دارم
_خوب برو یکی دیگه واسم بخر
قیافمو واسش مظلوم کردم که گفت
=بابا حال ندارم شلوغه یه فلافلی هم هس بعدم بگیر بخور دیگه اینجا دکتره م هس
۳.۱k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.