سناریو
وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت3
ویو جیهوپ:
جیمیمن: چیشد؟
جیهوپ: گفت چهارشنبه میتونه بیاد
تهیونگ: خوبه
نامجون: عالیه میتونم ازش درباره ایران بپرسم
جین : من میخوام دستور پخت غذا ایرانی ازش بپرسم
ویو ا. ت :
خیلی خوشحالم که همچی خوب داره پیش میره
وقراره فردا بلک پینک میکاپ کنم ، هیجان دارم و امروز دوشنبه
و چهارشنبه قراره با اعضا بی تی اس برم بیرون
بهتر به یونا هم بگم
( زنگ زد به یونا)
ا. ت :الو. سلام خوبی؟
یونا: سلام مرسی تو چطوری؟
ا. ت : خوبم
یونا: امروز چطور بود؟
ا. ت :( قضیه تعریف کرد)
یونا :دیدی گفتم نگران نباش همچی خوب پیش میره برای فرداهم نگران نباش همچی خوب پیش میره
ا. ت: خداحافظ
یونا: خداحافظ
پرش زمانی به فردا صبح
آماده شدم رفتم کمپانی بعد وارد اتاق میکاپ شدم که جیسو گفت: میشه من اول میکاپ کنی
گفتم: باشه
کار شروع کردم
که جیسوگفت: تو کره ای نیستی
ا. ت نه من ایرانیم
جیسو پس راست میگفتن
ا. ت چی
که ایرانیا خوشگلن
ا. ت مرسی 😊
جیسو میتونیم دوست شیم
ا. ت چرا که نه
جیسو پس شمارتو بده
ا. ت باشه
و میکاپ اعضا تمام شد
ودیگه باید برم خونه
پرش زمانی
ویو ا. ت
برم به رستوران سر بزنم که کارکنا کاری اشتباه انجام ندن
رسیدم رستوران همچی عالی بود
یکی از کارکنا پرسید میشه : یه نوشابه بردارم باز از حقوقم کم کنید
(بهش حق میدم کار داشتن خستن)
ا. ت : بردار اما از حقوقت کم نمی کنم
همون کارکن : مرسی از لطفا شما متشکرم
ا. ت: خواهش
همچی عالی بود تاکه نوشابه باز کرد مثل اینکه نوشابه موقعه اینکه جابه جا شه تکون خورده و گازش در رفت و تمام نوشابه رو من که کنارش بودم ریخت
همون کارکن : وای معذرت میخوام خیلی ببخشید
ا. ت: نه اتفاقه دیگه یکی دیگه بردار بخور
همون کارکن : مرسی
از آشپز خونه رستوران اومد بیرون که برم خونه یه صدای آشنا صدام کرد ا. ت
رومو برگردوندم که دیدم جونگ کوک وتهیونگه
پارت3
ویو جیهوپ:
جیمیمن: چیشد؟
جیهوپ: گفت چهارشنبه میتونه بیاد
تهیونگ: خوبه
نامجون: عالیه میتونم ازش درباره ایران بپرسم
جین : من میخوام دستور پخت غذا ایرانی ازش بپرسم
ویو ا. ت :
خیلی خوشحالم که همچی خوب داره پیش میره
وقراره فردا بلک پینک میکاپ کنم ، هیجان دارم و امروز دوشنبه
و چهارشنبه قراره با اعضا بی تی اس برم بیرون
بهتر به یونا هم بگم
( زنگ زد به یونا)
ا. ت :الو. سلام خوبی؟
یونا: سلام مرسی تو چطوری؟
ا. ت : خوبم
یونا: امروز چطور بود؟
ا. ت :( قضیه تعریف کرد)
یونا :دیدی گفتم نگران نباش همچی خوب پیش میره برای فرداهم نگران نباش همچی خوب پیش میره
ا. ت: خداحافظ
یونا: خداحافظ
پرش زمانی به فردا صبح
آماده شدم رفتم کمپانی بعد وارد اتاق میکاپ شدم که جیسو گفت: میشه من اول میکاپ کنی
گفتم: باشه
کار شروع کردم
که جیسوگفت: تو کره ای نیستی
ا. ت نه من ایرانیم
جیسو پس راست میگفتن
ا. ت چی
که ایرانیا خوشگلن
ا. ت مرسی 😊
جیسو میتونیم دوست شیم
ا. ت چرا که نه
جیسو پس شمارتو بده
ا. ت باشه
و میکاپ اعضا تمام شد
ودیگه باید برم خونه
پرش زمانی
ویو ا. ت
برم به رستوران سر بزنم که کارکنا کاری اشتباه انجام ندن
رسیدم رستوران همچی عالی بود
یکی از کارکنا پرسید میشه : یه نوشابه بردارم باز از حقوقم کم کنید
(بهش حق میدم کار داشتن خستن)
ا. ت : بردار اما از حقوقت کم نمی کنم
همون کارکن : مرسی از لطفا شما متشکرم
ا. ت: خواهش
همچی عالی بود تاکه نوشابه باز کرد مثل اینکه نوشابه موقعه اینکه جابه جا شه تکون خورده و گازش در رفت و تمام نوشابه رو من که کنارش بودم ریخت
همون کارکن : وای معذرت میخوام خیلی ببخشید
ا. ت: نه اتفاقه دیگه یکی دیگه بردار بخور
همون کارکن : مرسی
از آشپز خونه رستوران اومد بیرون که برم خونه یه صدای آشنا صدام کرد ا. ت
رومو برگردوندم که دیدم جونگ کوک وتهیونگه
۴.۹k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.