گـرفـتـن دسـتانـت جـرم بـود یـا بـوسـيدنِ لـب هـایـت؟!
گـرفـتـن دسـتانـت جـرم بـود یـا بـوسـيدنِ لـب هـایـت؟!
لـمـس کـردن تَـنِ بلـورینـت جـرم بـود یـا جـوانه زدن دوسـت داشـتنـت در وجـودم؟!
اگـر جـرم نـبود، پـس چـرا مـرا زنـدانیِ چـشمـانت کـردی؟!
کـدام زنـدان بـانی زنـدانـی اش را رهـا مـیکـند عـزیـز کـرده؟!
از دوسـت داشـتنِ مـن حـرف زدی ولـی چـرا در آخـر، دسـتانِ تـو طـنابِ دار را بـر گـردنـم آویخـت؟!
آخـرین شـب، قـبلِ رفـتنـت، عطـرِ تنـت هـم تلـخ شـده بـود، مـگر بیـزار از عطـرِ تلـخِ مـن نبـودی؟! پـس چـرا عطـرِ تلـخِ یـک نفـرِ دیـگر را بـر تـنت زده بـودی؟!
هـر روز مـرا بـیشـتر از قبـل در بـندِ خـود مـیکشیـدی و در آخـر مـرا زنـدانیِ خـودت کـردی و رفـتی!
بـی خـبر از آن کـه در آن زنـدان یـک فـرد خـورد شـد ، شـکسـت و از درد نبـودنـت جـان داد!
آری تـو مـرا کـُشتـی نـه گـلولـه هـای تـفنـگِ در دسـتانـم!
لـمـس کـردن تَـنِ بلـورینـت جـرم بـود یـا جـوانه زدن دوسـت داشـتنـت در وجـودم؟!
اگـر جـرم نـبود، پـس چـرا مـرا زنـدانیِ چـشمـانت کـردی؟!
کـدام زنـدان بـانی زنـدانـی اش را رهـا مـیکـند عـزیـز کـرده؟!
از دوسـت داشـتنِ مـن حـرف زدی ولـی چـرا در آخـر، دسـتانِ تـو طـنابِ دار را بـر گـردنـم آویخـت؟!
آخـرین شـب، قـبلِ رفـتنـت، عطـرِ تنـت هـم تلـخ شـده بـود، مـگر بیـزار از عطـرِ تلـخِ مـن نبـودی؟! پـس چـرا عطـرِ تلـخِ یـک نفـرِ دیـگر را بـر تـنت زده بـودی؟!
هـر روز مـرا بـیشـتر از قبـل در بـندِ خـود مـیکشیـدی و در آخـر مـرا زنـدانیِ خـودت کـردی و رفـتی!
بـی خـبر از آن کـه در آن زنـدان یـک فـرد خـورد شـد ، شـکسـت و از درد نبـودنـت جـان داد!
آری تـو مـرا کـُشتـی نـه گـلولـه هـای تـفنـگِ در دسـتانـم!
۴۲۹
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.