ببخشید خیلی فاصله افتاد بین پستا :)
ببخشید خیلی فاصله افتاد بین پستا :)
شنیده بودم عشق بی توقع عاشقی کردنه و عاشقای زیادی رو دیده بودم که تا تهِ عشق میرفتن بدونِ یه نگاه از سمتِ معشوق و از هیچی کم نمیذاشتن بخاطر خودشون!
خیال کردم عشق همینه و منم راهیِ این جاده‌ی بی‌انتهای بی‌همسفر شده بودم و بی‌حد و مرز عاشقی میکردم!
فکر میکردم عشق همون بی‌توقع بودنیه که اومد باید بگی قدمت سرِ چشمام و اگر رفت بگی خب دلت منو نخواست فدای سرت برو پیِ بختت خدا به همرات!
من فکر میکردم عشق بی‌توقعه تا وقتی که تو اومدی تو زندگیم! و تو آدمی نبودی که ازت توقع نداشته باشم!
تو با حواسی که جمعِ منه، شونه‌هایی که پناهمه، زبونی که به دلخور کردنم نمیچرخه و دلی که به ناراحت کردنم رضا نیست، پرتوقع کردی منو!
من با تو فهمیدم میشه عاشق بود و به چشمِ عشقت اومد! میشه دوستت دارم گفت و عاشقتم شنید! میشه دلتنگ شد و با شنیدنِ صدای عشقت تسکین پیدا کرد!
من با تو دیگه یه عاشقِ بی‌توقع نیستم! دیگه اونی که با گریه غریبه بود و زخماشو به روش نمیاورد و حتا اگه میمُرد باز میگفت حالم خوبه نیستم!
تو که هستی دلم تنگ میشه دلم میگیره چون میدونم هستی با حرفات حال دلمو خوب کنی!
تو که هستی حالِ بدمو میگم بهت چون قراره دردت به جونم بشنوم!
تو که هستی ناراحتیامو گریه میکنم چون اشکامو پاک میکنی!
من با تو فهمیدم میشه آدم از عشقش دلخور شه و بهش بگه ازت به دل گرفتم و منتظر باشه از دلش دراد اون دلخوری!
بعدِ تو باور نمیکنم عشق، بی‌توقع باشه!
عاشقِ اونی اگر بشی که عاشقته، پرتوقع‌ترین میشی و همش دلت از چیزای کوچیک میگیره تا باز ببینی چطور بیقرار میشه و دلتو آروم میکنه!
وقتی یکی باشه که براش مهمی، دیگه خودت حال خودتو خوب نمیکنی! حالتو به اون میگی تا خوبت کنه!
دلم میخواد بهت بگم ازت توقعِ عشق و عاطفه‌ی بی‌حد دارم و انتظار دارم تا تهش باهام باشی و بگم توقعِ عشق و عاطفه‌ی بی‌حد ازم داشته باش و انتظار داشته باش تا تهش باهات بمونم!
بینِ من و ت عشق همین براورده کردنِ توقعاتِ همه ...
شنیده بودم عشق بی توقع عاشقی کردنه و عاشقای زیادی رو دیده بودم که تا تهِ عشق میرفتن بدونِ یه نگاه از سمتِ معشوق و از هیچی کم نمیذاشتن بخاطر خودشون!
خیال کردم عشق همینه و منم راهیِ این جاده‌ی بی‌انتهای بی‌همسفر شده بودم و بی‌حد و مرز عاشقی میکردم!
فکر میکردم عشق همون بی‌توقع بودنیه که اومد باید بگی قدمت سرِ چشمام و اگر رفت بگی خب دلت منو نخواست فدای سرت برو پیِ بختت خدا به همرات!
من فکر میکردم عشق بی‌توقعه تا وقتی که تو اومدی تو زندگیم! و تو آدمی نبودی که ازت توقع نداشته باشم!
تو با حواسی که جمعِ منه، شونه‌هایی که پناهمه، زبونی که به دلخور کردنم نمیچرخه و دلی که به ناراحت کردنم رضا نیست، پرتوقع کردی منو!
من با تو فهمیدم میشه عاشق بود و به چشمِ عشقت اومد! میشه دوستت دارم گفت و عاشقتم شنید! میشه دلتنگ شد و با شنیدنِ صدای عشقت تسکین پیدا کرد!
من با تو دیگه یه عاشقِ بی‌توقع نیستم! دیگه اونی که با گریه غریبه بود و زخماشو به روش نمیاورد و حتا اگه میمُرد باز میگفت حالم خوبه نیستم!
تو که هستی دلم تنگ میشه دلم میگیره چون میدونم هستی با حرفات حال دلمو خوب کنی!
تو که هستی حالِ بدمو میگم بهت چون قراره دردت به جونم بشنوم!
تو که هستی ناراحتیامو گریه میکنم چون اشکامو پاک میکنی!
من با تو فهمیدم میشه آدم از عشقش دلخور شه و بهش بگه ازت به دل گرفتم و منتظر باشه از دلش دراد اون دلخوری!
بعدِ تو باور نمیکنم عشق، بی‌توقع باشه!
عاشقِ اونی اگر بشی که عاشقته، پرتوقع‌ترین میشی و همش دلت از چیزای کوچیک میگیره تا باز ببینی چطور بیقرار میشه و دلتو آروم میکنه!
وقتی یکی باشه که براش مهمی، دیگه خودت حال خودتو خوب نمیکنی! حالتو به اون میگی تا خوبت کنه!
دلم میخواد بهت بگم ازت توقعِ عشق و عاطفه‌ی بی‌حد دارم و انتظار دارم تا تهش باهام باشی و بگم توقعِ عشق و عاطفه‌ی بی‌حد ازم داشته باش و انتظار داشته باش تا تهش باهات بمونم!
بینِ من و ت عشق همین براورده کردنِ توقعاتِ همه ...
۵.۴k
۱۴ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.