آخرین بوسه ۸۸
ات:
نه دیگه حالم بد نیس،تو غذا خوردی؟
ویو جونگ کوک:
خیلی خوشحال بودم که ات همیشه به فکر منه
بی اختیار بهش گفتم:
آره خوردم تو لازم نیست نگران باشی
ات اخمی کرد و گفت:
آخه کیوت خر،فکر کردی من نمیفهمم که داری الکی میگی؟
خیره سرم زنتما
جونگ کوک با تعجب به ات گفت:
اما،تو ار کجا فهمیدی؟
ات خنده ای کرد و گفت:
از چشات جونگ کوک ، چشمای تو مثل دریا
همیشه با من صاف و صادقه
اون چشمات چیزایی
رو به آدم میگن که خودت هم نمی دونی
ویو جونگ کوک:
ضربان قلبم بی اختیار رفت بالا با اینکه
با ات ازدواج کرده بودم
اون وقتی به من یه سری چیزا رو میگفت
من مثل اون موقع هایی
که هنوز ازدواج نکرده بودیم
میشدم یعنی قلبم به شدت تند میزد
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
نه دیگه حالم بد نیس،تو غذا خوردی؟
ویو جونگ کوک:
خیلی خوشحال بودم که ات همیشه به فکر منه
بی اختیار بهش گفتم:
آره خوردم تو لازم نیست نگران باشی
ات اخمی کرد و گفت:
آخه کیوت خر،فکر کردی من نمیفهمم که داری الکی میگی؟
خیره سرم زنتما
جونگ کوک با تعجب به ات گفت:
اما،تو ار کجا فهمیدی؟
ات خنده ای کرد و گفت:
از چشات جونگ کوک ، چشمای تو مثل دریا
همیشه با من صاف و صادقه
اون چشمات چیزایی
رو به آدم میگن که خودت هم نمی دونی
ویو جونگ کوک:
ضربان قلبم بی اختیار رفت بالا با اینکه
با ات ازدواج کرده بودم
اون وقتی به من یه سری چیزا رو میگفت
من مثل اون موقع هایی
که هنوز ازدواج نکرده بودیم
میشدم یعنی قلبم به شدت تند میزد
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۶.۷k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.