i fell in love with chost. part5
پیاده شدم و جونگ کوک منو هل داد سمت آپارتمان....نه!من تنها زندگی نمیکنم.
*هم ا تاقیم اسمش جیووئه*و یکی از طرفداری هفت آتیشه ی بنگتن.وقتی بهش بگم چند ساعت پیش کجا بودم غش میکنه.
لیسا:"مرسی برای سواری کوک...بهتره تا کسی ندیدتت بری.."
《حله. فعلا!》
_ابجی!
قبل از اینکه عکس العملی نشون بدم جسم سنگینی رو روی کمرم احساس کردم.سوزشیو روی سطح سرم احساس کردم و جیغ زدم:《ج..جیوووو؟!!》
《کجا رفته بودی؟!ده ساعته منتظرتم!فک کردم میخواستیم بریم...》
بدون توجه به هشدارم.در گوشم جیغ کشید،و برای چند لحظه نگاهش به کوک
افتاد....شت..
جیوو:اون¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡
لیسا:《جیوو سعی کن آروم باشی》با چشم به جونگ کوک التماس کردم بزنه به چاک.،ولی اون بی توجه به من به جیوو چشمک زد و لبخند خرگوشی زد و گفت:《هی چخبرا؟!》
جیوو:"ک..کوکی¿اوه خدای من!!!!جئون جونگ کوک ؟؟؟؟گتسثصجصجثحگسگسگستنسنسنقچچصنش》
قبل از اینکه بخواد کار خجالت آور دیگه ای بکنه رفتم و گفتم:《اره جیوو! یادته که گفته! بودم قبلا ارایشگرشون بودم؟اوکی؟آروم باش،کوک...فقط منو تا اینجا رسوند 》
جیوو هینی کشید و دست شو گزاشت رو قلبش:《ولی این دلیل نمیشه که به من،تنها رفیقی که تا الان باهات بوده رو بزاری،بری با این خوشتیپای معروف بیرون!حد اقل باید بهم میگفتی!آخ آخ آخ...آخ قلبم》
چشمامو چرخوندم:《تموم شد؟》
از کنارم رد شد و سریع رفتم پیش جونگ کوک ایستاد:《جئون فاکین جونگ کوک بزار یچیزیو برات روشن کنم.توی پسر جذاب سکسی کیوت لعنتی ای که با کارات فنارو به کشتن میدی.》شروع کرد به تصرفی و تمجید کردن.دستمو محکم به پیشونیم زدم .خدایا منو گاو کن،امین...
گوششو گرفتم و کشیدم که دستمو پس زد و گفت:"هی؟چکار میکنییی! کارم باهاش تموم نشده هه!!!"
[]《فقط خفه شو بیا!》[]
بل آخر دست از تقلا برداشت ولی جیغ میزد•••••
جیوو:《من از بزرگتریت فنایم!!دوست دارم کوکی!!》
جونگ کوک:《خخ،واو...باشه》
*داخل اپارتمان*
دستامو تو سینه گره دادم و اخم وحشتناکی رو نسارش کردم.
لیسا:《جییو؟جدی رفتم ببینمشون》
زبونشو سمتم دراز کرد :《آرت متنفرم،ابجیه بد》
خوفی کشیدم:《ببین،اینقد مثل بچه ها نباش،خب؟من هیچ جو ره نمیتونم..ببرمت داخل کمپانی....حالا تمومش کن.》
لب و لوچشو اویزون کرد:《ازت متنفرم..برو گم شو..!》
میدونستم واقعی نمیگه،ولی منم باهاش راه اومدم.
ادامه دارد❤❤
خوب لطفا نظر بدید تا ادامه بدم...
وای خدا خودمم ذوق دارت تا پارت بعدی چون داستان خودمو یونگیه😀امیدوارم از داستان خوشتون بیاد،لاو💜💜
#جذاب #خاص #BTS
*هم ا تاقیم اسمش جیووئه*و یکی از طرفداری هفت آتیشه ی بنگتن.وقتی بهش بگم چند ساعت پیش کجا بودم غش میکنه.
لیسا:"مرسی برای سواری کوک...بهتره تا کسی ندیدتت بری.."
《حله. فعلا!》
_ابجی!
قبل از اینکه عکس العملی نشون بدم جسم سنگینی رو روی کمرم احساس کردم.سوزشیو روی سطح سرم احساس کردم و جیغ زدم:《ج..جیوووو؟!!》
《کجا رفته بودی؟!ده ساعته منتظرتم!فک کردم میخواستیم بریم...》
بدون توجه به هشدارم.در گوشم جیغ کشید،و برای چند لحظه نگاهش به کوک
افتاد....شت..
جیوو:اون¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡
لیسا:《جیوو سعی کن آروم باشی》با چشم به جونگ کوک التماس کردم بزنه به چاک.،ولی اون بی توجه به من به جیوو چشمک زد و لبخند خرگوشی زد و گفت:《هی چخبرا؟!》
جیوو:"ک..کوکی¿اوه خدای من!!!!جئون جونگ کوک ؟؟؟؟گتسثصجصجثحگسگسگستنسنسنقچچصنش》
قبل از اینکه بخواد کار خجالت آور دیگه ای بکنه رفتم و گفتم:《اره جیوو! یادته که گفته! بودم قبلا ارایشگرشون بودم؟اوکی؟آروم باش،کوک...فقط منو تا اینجا رسوند 》
جیوو هینی کشید و دست شو گزاشت رو قلبش:《ولی این دلیل نمیشه که به من،تنها رفیقی که تا الان باهات بوده رو بزاری،بری با این خوشتیپای معروف بیرون!حد اقل باید بهم میگفتی!آخ آخ آخ...آخ قلبم》
چشمامو چرخوندم:《تموم شد؟》
از کنارم رد شد و سریع رفتم پیش جونگ کوک ایستاد:《جئون فاکین جونگ کوک بزار یچیزیو برات روشن کنم.توی پسر جذاب سکسی کیوت لعنتی ای که با کارات فنارو به کشتن میدی.》شروع کرد به تصرفی و تمجید کردن.دستمو محکم به پیشونیم زدم .خدایا منو گاو کن،امین...
گوششو گرفتم و کشیدم که دستمو پس زد و گفت:"هی؟چکار میکنییی! کارم باهاش تموم نشده هه!!!"
[]《فقط خفه شو بیا!》[]
بل آخر دست از تقلا برداشت ولی جیغ میزد•••••
جیوو:《من از بزرگتریت فنایم!!دوست دارم کوکی!!》
جونگ کوک:《خخ،واو...باشه》
*داخل اپارتمان*
دستامو تو سینه گره دادم و اخم وحشتناکی رو نسارش کردم.
لیسا:《جییو؟جدی رفتم ببینمشون》
زبونشو سمتم دراز کرد :《آرت متنفرم،ابجیه بد》
خوفی کشیدم:《ببین،اینقد مثل بچه ها نباش،خب؟من هیچ جو ره نمیتونم..ببرمت داخل کمپانی....حالا تمومش کن.》
لب و لوچشو اویزون کرد:《ازت متنفرم..برو گم شو..!》
میدونستم واقعی نمیگه،ولی منم باهاش راه اومدم.
ادامه دارد❤❤
خوب لطفا نظر بدید تا ادامه بدم...
وای خدا خودمم ذوق دارت تا پارت بعدی چون داستان خودمو یونگیه😀امیدوارم از داستان خوشتون بیاد،لاو💜💜
#جذاب #خاص #BTS
۱۴.۴k
۲۷ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.