part 100
#part_100
#فرار
یه وجب روغن داشته باشه روش آرسام جون وایسا و ببین دیانا که دید من رفتم تو کما گفت
- هوی فلاح ؟؟ کجایی ؟
عین خنگا نگاش کردم فقط جونم ؟ فلاح ؟؟ یهوفهمیدم چی شد و یه نیشگون ریز از رون پاش گرفتم که جیغش دراومد اوفییشش کاش گازش میگرفتماا نکبت !! من رو فامیلم حساسم خلاصه بحث بالا گرفت و داشتیم همو به حد مرگ میزدیم با بالشت افتاده بودیم به جون هم موهامون تو دست هم بود که در زدن یهو دوتامون عین ادم صاف نشستیم
نکنه میخواین بفهمن این دیانا از امازون اومده ایران پناهنده شده گفتم
- بفرمایید
در باز شد و کتی جون اومد تو ای جونم چه تیپی چه قدی چه لبخندی شاد و شنگول اومد داخل
- سلام به دخترای گلم چرا نشستین هنوز ؟؟
دوتامون سلام کردیم و من گفتم
- وا خب چه فرقی داره کتی جونم ؟میخواین پاشیم وایسیم
خندید و گفت
- اذیتم نکن شیطون پاشین مگه نمیرین ارایشگاه ؟؟
اهههههه راستی امشب مهمونیشونه هاااا پاک یادم رفته بود ولی خوب واسه اینکه جمعش کنم الکی خندیدم و گفتم
- نه کتی جون آرایشگاه چرا مگه عروسیه ؟؟
چشماشو گرد کرد و گفت
- مادر نکنه میخوای ساده بیای قربونت برم مثل ماه میمونی ولی به خودت برس این ارسلانو دیوونه کن یکم بهش بخندیم
بعدم بی توجه به دهن باز من خودش غش غش خندید !!
این کتی جونم اره ؟؟ ماشالا از سن و سالش بعیده اینقدر شیطون باشه ها لبخند زدمو یه چشمکم قاطیش کردم کسی شک نکنه گفتم :
- اون که بلهههه چشم
دوتاشون هر هر خندیدن خدا قربونت برم اینارو شفا نده ما یکم بخندیم خلاصه کتی جونو فرستادیم پی نخود سیاه و دیانا عین میمون درختی اویزوونم شد که لباست چجوریه و ببینمش منم که خبیییث نزاشتم نگاش کنه خخخخ والا باید سوپرایز شه
به نظرتون عسل کیو میگه برگشته و چه اتفاقی افتاد که اقد سر و صدا بود؟😂
#فرار
یه وجب روغن داشته باشه روش آرسام جون وایسا و ببین دیانا که دید من رفتم تو کما گفت
- هوی فلاح ؟؟ کجایی ؟
عین خنگا نگاش کردم فقط جونم ؟ فلاح ؟؟ یهوفهمیدم چی شد و یه نیشگون ریز از رون پاش گرفتم که جیغش دراومد اوفییشش کاش گازش میگرفتماا نکبت !! من رو فامیلم حساسم خلاصه بحث بالا گرفت و داشتیم همو به حد مرگ میزدیم با بالشت افتاده بودیم به جون هم موهامون تو دست هم بود که در زدن یهو دوتامون عین ادم صاف نشستیم
نکنه میخواین بفهمن این دیانا از امازون اومده ایران پناهنده شده گفتم
- بفرمایید
در باز شد و کتی جون اومد تو ای جونم چه تیپی چه قدی چه لبخندی شاد و شنگول اومد داخل
- سلام به دخترای گلم چرا نشستین هنوز ؟؟
دوتامون سلام کردیم و من گفتم
- وا خب چه فرقی داره کتی جونم ؟میخواین پاشیم وایسیم
خندید و گفت
- اذیتم نکن شیطون پاشین مگه نمیرین ارایشگاه ؟؟
اهههههه راستی امشب مهمونیشونه هاااا پاک یادم رفته بود ولی خوب واسه اینکه جمعش کنم الکی خندیدم و گفتم
- نه کتی جون آرایشگاه چرا مگه عروسیه ؟؟
چشماشو گرد کرد و گفت
- مادر نکنه میخوای ساده بیای قربونت برم مثل ماه میمونی ولی به خودت برس این ارسلانو دیوونه کن یکم بهش بخندیم
بعدم بی توجه به دهن باز من خودش غش غش خندید !!
این کتی جونم اره ؟؟ ماشالا از سن و سالش بعیده اینقدر شیطون باشه ها لبخند زدمو یه چشمکم قاطیش کردم کسی شک نکنه گفتم :
- اون که بلهههه چشم
دوتاشون هر هر خندیدن خدا قربونت برم اینارو شفا نده ما یکم بخندیم خلاصه کتی جونو فرستادیم پی نخود سیاه و دیانا عین میمون درختی اویزوونم شد که لباست چجوریه و ببینمش منم که خبیییث نزاشتم نگاش کنه خخخخ والا باید سوپرایز شه
به نظرتون عسل کیو میگه برگشته و چه اتفاقی افتاد که اقد سر و صدا بود؟😂
۲.۱k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.