اوج پروانه: پارته بیست و چهارم/اسم: شانس
.از زبانه راوی.
.
اروکوداکی: کارتون عالی بود الان دیگه مطمئنم میتونید اونا رو راضی کنید بهتون اموزش بدن(با لحنه شادی)
شینوبو و کانائه واقعا شاد بودن
اروکوداکی: و حالا وقتشه اون دو برادرو راضی کنید که بهتون اموزش بدن
فردا میبرمتون پیششون اماه باشید
هردو: های!
به سمته اتاقشون راه افتادن
شینوبو کمی به نظر میومد استرس داره
کانائه: شینوبو چیزی شده؟(با تعجب)
شینوبو: ن. نه مشکلی نیست فقط دارم فکر میکنم اگه موفق نشیم چی میشه
کانائه کمی تو فکر فرو رفت اما بعد لبخند زد و دستشو گذاشت رو سره شینوبو و
گفت: خواهره نازم کاری نیست که ما دوتا باهم نتونیم از پسش بر بیایم پس نگران نباش(با لحنه ارامش بخش و شادی
شینوبو: ایسدرو نسان(با لبخند)
بالاخره رسیدن
کانائو مثله همیشه خوابش برده بود
کانائه: فکر نکنم کانائو شیطان کشه خوبی بشه ها!
شینوبو: زود قضاوت نکن!
هردو زدن زیره خنده
کانائه: دیگه از قضاوت گذشته(با خنده)
اون دوتا هم سریع کاراشونو کردن و ربتن تو تخت
دستای همو گرفتن
هردوتاون: مطمعنم میتونیم!
فردا صب
شینوبو و کانائه اماده سدن و رفتن توی زمینه تمرین و با اروکوداکی حرکت کردن
بعده دو سه ساعت رسیدن
اروکوداکی هم اونا رو تحویل دادو برگشت تا کانائو تنها نمونه
یوریچی و یوئیچی اونا رو داخل همراهی کردن
ذهنه کانائه و شینوبو: خدایا، فقط کمی شانس میخوایم تا برنده شیم
یوئیچی: عجب، پس شما همون دخترایی هستید که اروکوداکی میگفت درسته
هردو: های!
یوریچی: چه بهونه ایی برای راضی کردنه ما دارید؟
شینوبو: اسمشو بهونه نظار ماکه نیومدیم منت کشی
ذهنه یوئیچی: مطمئنی؟
کانائه: ما بهونه یا چیزی نداریم فقط میخوایم بدونید
شینوبو: که ما میخوایم مهره های با ارزشی توی این شطرنج باشیم
یوریچی و یوئیچی جوری چشماشون باز شد که دا شتن از حدقه میومدن بیرون
یوئیچی و یوریچی: ش. شطرنج؟!
کانائه: اوهوم، برا همینه که میخوایم تنفسارو یاد بگیریم
یوئیچی و یوریچی تعجب کردن حرفای کانائه و شینوبو بی نهاید کوتاه بودن اما روی یوریچی و یوئیچی تاثیر گذاشته بود
اون دو برادرا به هم نگاه کردن و بعد یوریچی
گفت: کمی به ما فرصت بدید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیله خب اینم از این پارت دوستان♡
دوستان این ادامه داره ففط چون زیلد بود و ویسگون اجازه منتشر کردنشو نمیداد همین الان تو یه پار دیگه میذارمش تا اینو بخونید من گذاشتم💜🌌
فعلا سایونارا ☆
.
اروکوداکی: کارتون عالی بود الان دیگه مطمئنم میتونید اونا رو راضی کنید بهتون اموزش بدن(با لحنه شادی)
شینوبو و کانائه واقعا شاد بودن
اروکوداکی: و حالا وقتشه اون دو برادرو راضی کنید که بهتون اموزش بدن
فردا میبرمتون پیششون اماه باشید
هردو: های!
به سمته اتاقشون راه افتادن
شینوبو کمی به نظر میومد استرس داره
کانائه: شینوبو چیزی شده؟(با تعجب)
شینوبو: ن. نه مشکلی نیست فقط دارم فکر میکنم اگه موفق نشیم چی میشه
کانائه کمی تو فکر فرو رفت اما بعد لبخند زد و دستشو گذاشت رو سره شینوبو و
گفت: خواهره نازم کاری نیست که ما دوتا باهم نتونیم از پسش بر بیایم پس نگران نباش(با لحنه ارامش بخش و شادی
شینوبو: ایسدرو نسان(با لبخند)
بالاخره رسیدن
کانائو مثله همیشه خوابش برده بود
کانائه: فکر نکنم کانائو شیطان کشه خوبی بشه ها!
شینوبو: زود قضاوت نکن!
هردو زدن زیره خنده
کانائه: دیگه از قضاوت گذشته(با خنده)
اون دوتا هم سریع کاراشونو کردن و ربتن تو تخت
دستای همو گرفتن
هردوتاون: مطمعنم میتونیم!
فردا صب
شینوبو و کانائه اماده سدن و رفتن توی زمینه تمرین و با اروکوداکی حرکت کردن
بعده دو سه ساعت رسیدن
اروکوداکی هم اونا رو تحویل دادو برگشت تا کانائو تنها نمونه
یوریچی و یوئیچی اونا رو داخل همراهی کردن
ذهنه کانائه و شینوبو: خدایا، فقط کمی شانس میخوایم تا برنده شیم
یوئیچی: عجب، پس شما همون دخترایی هستید که اروکوداکی میگفت درسته
هردو: های!
یوریچی: چه بهونه ایی برای راضی کردنه ما دارید؟
شینوبو: اسمشو بهونه نظار ماکه نیومدیم منت کشی
ذهنه یوئیچی: مطمئنی؟
کانائه: ما بهونه یا چیزی نداریم فقط میخوایم بدونید
شینوبو: که ما میخوایم مهره های با ارزشی توی این شطرنج باشیم
یوریچی و یوئیچی جوری چشماشون باز شد که دا شتن از حدقه میومدن بیرون
یوئیچی و یوریچی: ش. شطرنج؟!
کانائه: اوهوم، برا همینه که میخوایم تنفسارو یاد بگیریم
یوئیچی و یوریچی تعجب کردن حرفای کانائه و شینوبو بی نهاید کوتاه بودن اما روی یوریچی و یوئیچی تاثیر گذاشته بود
اون دو برادرا به هم نگاه کردن و بعد یوریچی
گفت: کمی به ما فرصت بدید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیله خب اینم از این پارت دوستان♡
دوستان این ادامه داره ففط چون زیلد بود و ویسگون اجازه منتشر کردنشو نمیداد همین الان تو یه پار دیگه میذارمش تا اینو بخونید من گذاشتم💜🌌
فعلا سایونارا ☆
۳.۳k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.