part 4
انگوشتمو زدم به نوک دماغش من:چجوری صبر کن من تو رو با خودم بردم حموم کوک:متاسفانه همه چیو دیدم گرفتم چنان با مشت زدم تو بازوش کوک:آی آی درد داره نکن من:نمی تونستی همون موقع خودتو تبدیل به آدم کنی پسره ی کثافتتتت کوک:این همه خشونت واسه خرگوشت خوب نیست من:ببند دهنتو همون موقع محکم دستمو گرفت چرخوندم انداختم رو تخت روم خیمه زد دستامو بالایه سرم برد کوک:آروم بگیر تو مگه صاحبم نیستی باید مراقبم باشی بعد منو میزنی من:تو.....میخواستم یه چیزی بگم که لباشو محکم گذاشت رو لبام تقلا میکردم ولی بعد آروم گرفتم چقدر لباش نرم بود همراهی کردم جدا شد من:وایییی دانشگام کوک:دانشگات؟ من:اوم هنوز چند دقیقه مونده پاشدم لباس فرممو پوشیدم کوک:منم میام من:چی کوک:میخوام بیام من:خیله خوب آماده شدم کیفمو باز کردم رفت تو کیفم دوتا هویج گذاشتم رسیدم به دانشگاه استاد داشت درس میداد کوک:هی املیا من شاش دارم (حالا چرا شاش بگو دسشویی دارم😂) من:نرینی تو کیفم صبر کن بردمش تو دسشویی حیاط خودشو تبدیل به آدم کرد من:بلدی که کوک:نه من:انتظار نداری که باهات بیام ببین رفتم نشستم رو توآلت فرنگی من:درضمن باید شلوارتم در بیاری کوک:کامل من:نه تازیر باسنم کوک:فهمیدم رفت تو من:مطمئنم نفهمیدی الانم گند میزنی تو شلوارت رفت تو منتظرش موندم کوک:میگم نمی تونم شلوارمو بکشم بالا من:وا دستتو بگیر به تومبونت بکش بالا که کوک:اوکی کشید بالا اومد بالا من:تموم شد کوک:آره خرگوش شد و رفت تو کیفم سریع رفتم تو کلاس معلم داشت درس میداد استاد:چرا انقدر دیر اومد املیا من:شرمنده استاد خرگوشم دیشب خیلی ازیت میکرد خواب موندم دیگه تکرار نمیشه استاد:بیا بشین رفتم نشستم کوک:گشنمه من:یدونه هویج تو کیفم هست بردار بخور
از زبون جونگ کوک
با دوتا دستام هویج رو برداشتم و خوردم استاد:کسی داره چیزی میخوره تو کلاس همه:نه استاد صدا نمیاد شروع کرد باز من:تو رو سننه آخه پادارسگ
از زبون جونگ کوک
با دوتا دستام هویج رو برداشتم و خوردم استاد:کسی داره چیزی میخوره تو کلاس همه:نه استاد صدا نمیاد شروع کرد باز من:تو رو سننه آخه پادارسگ
۱۷.۵k
۰۸ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.