P:22
1 ساعت بعد
+تموم شد رفتیم خونه اخیش.یه باغ خیلیییی بزرگ کوک گرفت. یعنی اگه از حیاط بخوای بری داخلش 4 مین طول میکشه😐
-یه باغ خیلی زیبا گرفتم. خودم خیلی خوشم اومد. به نظرم یونا هم خوشش اومده
-خوبه؟
+چی؟
-باغ
+اره.مرسی
-عهه این که تشکر کردن نداره*لبخند*
+حالا بهت احترام میزارم ادم باش
-خخخ. من ادم باشم؟من ادم نیستم... فرشته ام*لبخند مغرور*
+اَی اَی چه لوسی تو. ازدواج کنیم من نازتو نمیکشما
-معلومه من باید ناز تو رو بکشم.. مخصوصا بعدِ. اهم
+بعد؟
-هیچی*لبخند*
+کووووک*چشم غره*
-ع ع دیدی چیشد؟گوشیم زنگ خورد*میخواد بپیچونه*
+بله.معلومه
-بلند شدم و گوشیمو برداشتم به تهیونگ زنگ زدم
مکالمه
$جونگ کوک؟
-تهیونگ هیچی نگو الان لو میرم*اروم*
$چیشده چرا زنگ زدی؟
-هیچی. فقط میخوام با هیونگم حرف بزنم
$مطمئنی؟ یا داری از دست یونا در میری؟
-نه بابا این چه حرفیه
$پس چرا زنگ زدی. من که پایینم
-ای بابا توعم. اره میخوام از دست یونا در برم😐
$اها از اول همینو بگو
-راحت شدی؟
$اره
5 روز بعد
+با جونگ کوک دعوام شد. الان هم من با اون قهرم. هم اون با من ولی من اول قهر کردم...
-اخه بین این همه دختر خوشگل اصل من باید عاشق این دختر لجباز بشم؟ اینم شانس اخه؟ هوففف. هرچی میگم میگه نه. میگم این لباسو نپوش میگه نه. میگم تنها نرو بیرون میگه نه. کلافه شدم از دستش. الانم باهام قهره. ترو خدا نگا منو عصبی کرده بعد تازه قهرم میکنه هرچند من اول قهر کردم.
از زبان راوی
موقع ناهار بود. یونا بلند شد خواست بره بیرون کوک روی تخت بود
-کجا؟
+قبرستون تو هم میای؟*تعنه*
-نه اونجا جای خودته
+ببند دهنتو
-پا میشما
+پاشو ببینم چیکار میکنی
-یونا دهن منو باز نکنا
+هااا چیه هار شدی. پاچه میگیری
جونگ کوک بلند میشه میره سمت یونا... حالا یونا و کوک هردوبه تخم چشم همدیگه نگاه کردم( تخم😐😂 )
-بفهم داری با کی حرف میزنی*عصبی*
+نفهمم؟
-یونا... چون دوست دارم دلیل نمیشه بهم بی احترامی کنی*عصبی*
+هه ببین کی از احترام حرف میزنه*عصبی*
( هردو عصبین )
-یونا. انقدر با کل کل نکن*داد*
+سر من داد نزن.صداتو واسه من بلند نکن. منم میتونم صدامو ببرم بالا*عربده*
-...
+از اتاق رفتم بیرون.... رفتم حیاط نشستم روی چمنا
-خ. خیلی بد سرش داد زدم؟ ... ک. کجا رفت؟ وای نره یه بلایی سر خودش بیاره.
جونگ کوک دوید رفت پایین.. رفت داخل حیاط. دید یونا نشسته روی چمنا و زانوهاشو بغل کرده
-رفتم سمتش نشستم کنارش
-ی. یونا؟
+.
-بیبی
+.
-عزیز دلم جواب بده
+خوشگل تره؟
-چ. چی؟
+اونی که جامو گرفته
-کی جاتو گرفته؟
+انقدر خودتو نزن به اون راه.. بگو دیگه دوستم نداری
-یونا چی داری میگی؟فقط به خاطر اینکه دعوا کردیم دلیل نمیشه دوست نداشته باشم
+تموم شد رفتیم خونه اخیش.یه باغ خیلیییی بزرگ کوک گرفت. یعنی اگه از حیاط بخوای بری داخلش 4 مین طول میکشه😐
-یه باغ خیلی زیبا گرفتم. خودم خیلی خوشم اومد. به نظرم یونا هم خوشش اومده
-خوبه؟
+چی؟
-باغ
+اره.مرسی
-عهه این که تشکر کردن نداره*لبخند*
+حالا بهت احترام میزارم ادم باش
-خخخ. من ادم باشم؟من ادم نیستم... فرشته ام*لبخند مغرور*
+اَی اَی چه لوسی تو. ازدواج کنیم من نازتو نمیکشما
-معلومه من باید ناز تو رو بکشم.. مخصوصا بعدِ. اهم
+بعد؟
-هیچی*لبخند*
+کووووک*چشم غره*
-ع ع دیدی چیشد؟گوشیم زنگ خورد*میخواد بپیچونه*
+بله.معلومه
-بلند شدم و گوشیمو برداشتم به تهیونگ زنگ زدم
مکالمه
$جونگ کوک؟
-تهیونگ هیچی نگو الان لو میرم*اروم*
$چیشده چرا زنگ زدی؟
-هیچی. فقط میخوام با هیونگم حرف بزنم
$مطمئنی؟ یا داری از دست یونا در میری؟
-نه بابا این چه حرفیه
$پس چرا زنگ زدی. من که پایینم
-ای بابا توعم. اره میخوام از دست یونا در برم😐
$اها از اول همینو بگو
-راحت شدی؟
$اره
5 روز بعد
+با جونگ کوک دعوام شد. الان هم من با اون قهرم. هم اون با من ولی من اول قهر کردم...
-اخه بین این همه دختر خوشگل اصل من باید عاشق این دختر لجباز بشم؟ اینم شانس اخه؟ هوففف. هرچی میگم میگه نه. میگم این لباسو نپوش میگه نه. میگم تنها نرو بیرون میگه نه. کلافه شدم از دستش. الانم باهام قهره. ترو خدا نگا منو عصبی کرده بعد تازه قهرم میکنه هرچند من اول قهر کردم.
از زبان راوی
موقع ناهار بود. یونا بلند شد خواست بره بیرون کوک روی تخت بود
-کجا؟
+قبرستون تو هم میای؟*تعنه*
-نه اونجا جای خودته
+ببند دهنتو
-پا میشما
+پاشو ببینم چیکار میکنی
-یونا دهن منو باز نکنا
+هااا چیه هار شدی. پاچه میگیری
جونگ کوک بلند میشه میره سمت یونا... حالا یونا و کوک هردوبه تخم چشم همدیگه نگاه کردم( تخم😐😂 )
-بفهم داری با کی حرف میزنی*عصبی*
+نفهمم؟
-یونا... چون دوست دارم دلیل نمیشه بهم بی احترامی کنی*عصبی*
+هه ببین کی از احترام حرف میزنه*عصبی*
( هردو عصبین )
-یونا. انقدر با کل کل نکن*داد*
+سر من داد نزن.صداتو واسه من بلند نکن. منم میتونم صدامو ببرم بالا*عربده*
-...
+از اتاق رفتم بیرون.... رفتم حیاط نشستم روی چمنا
-خ. خیلی بد سرش داد زدم؟ ... ک. کجا رفت؟ وای نره یه بلایی سر خودش بیاره.
جونگ کوک دوید رفت پایین.. رفت داخل حیاط. دید یونا نشسته روی چمنا و زانوهاشو بغل کرده
-رفتم سمتش نشستم کنارش
-ی. یونا؟
+.
-بیبی
+.
-عزیز دلم جواب بده
+خوشگل تره؟
-چ. چی؟
+اونی که جامو گرفته
-کی جاتو گرفته؟
+انقدر خودتو نزن به اون راه.. بگو دیگه دوستم نداری
-یونا چی داری میگی؟فقط به خاطر اینکه دعوا کردیم دلیل نمیشه دوست نداشته باشم
۷.۲k
۰۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.